someone says something

someone says something

someone says something

someone says something

تو

 

 

اتاق در پی سایه های من حرکت می کنه .

هوا نیمه تاریک شده و من در انتظار حضور تو ساعت را دنبال می کنم .

باد آروم موهام را نوازش می ده  و من را غرق در لذت خودش می کنه

زمان در دستان من مثل یک رویا نابود می شه

آسمان به من پشت می کنه

حریر تنم را به دست باد می دم  و برهنه در این بیابان تسلیم انتقام می شوم ...

مصمم....

در انتظار لمس تنت می مانم

و نا گاه دچار تو می شوم .....

 

 

 

 

 

* دوستان عزیزم می تونید جواب نظراتتون را در قسمت نظر دهی مشاهده کنید .

نظرات 117 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 09:18 ق.ظ http://cassper.blogsky.com/

سلام
خیلی قشنگ بود مثل همیشه
من اپم یه سر بزن خوشحال میشم

سلام
ممنون
الان می یام ....

Reyna دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 09:34 ق.ظ http://east0f3den.blogsky.com

فوق العاده بود...
باشه... مث همیشه!

ممنون
لطف داری ..

شبلی دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 09:51 ق.ظ http://sheblie.blogfa.com

سطر پایانی بسیار زیباست.

«دچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک
دچار آبی دریای بیکران باشد»

چه جالب ... همه به این نکته اشاره کردند ....

کاظم دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 10:02 ق.ظ http://www.kazemtanz.blogsky.com

دچار یعنی پرواز تا صداقت دام !

جالبه ... و واقعیت

امین دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 10:57 ق.ظ http://amn-k.persianblog.ir

و ناگهان دچار تو می‌شوم نکتش همینجاست

آره
اما نمی دونم ...
خوشبختانه ؟؟؟ متاسفانه ؟؟؟؟

مهدی دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 11:35 ق.ظ http://www.diarymahdi.blogsky.com

سلام سحر جان عزیز
خوبی
بازم عالی بود
به روزم
فعلا

سلام
خدا را شکر خوبم . تو خوبی ؟
ممنون
الان می یام ...

پویا دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 01:21 ب.ظ http://pooyamcs.blogsky.com

سلام
تبادل لوگو هم بزنیم؟

سلام
آخه پویا جان من جایی برای لوگو ندارم ...
مگر اینکه به قالب وبلاگم بخوره ...

afshin, germany دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 02:09 ب.ظ http://rooidad.persianblog.ir

ziba bud va kash edameh midadi ja dasht ke yek matne ziba tar va bopland tar besheh ,, pirooz bashi va shad bedrood

سعی می کنم در حالی که ک.تاه هست منظورم را برسونم تا خوانندم خسته نشه ...

ممنون

Tini Talker دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 02:47 ب.ظ http://www.deadly-space.persianblog.ir

این روزا خیلی به هم ریخته ام... نه انتظار کسی رو می کشم نه میتونم به انتقام فکر کنم..
این روزا اون جوری نیست که میخوام... الان خیلی وقته که روزا اونجوری نیست...
انگار من دیگه سایه هم ندارم....................

سلام تینی عزیزم ..
شاید باید این دوران را بگذرونی تا به اینجا برسی ...

سایت را پیدا کن بهش نیاز داری

برات بهترین ها را آرزو می کنم

بلوچی دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 02:50 ب.ظ http://parparook.blogsky.com

سلام
انتظار فوق العاده کشنده است و هیچ نسیمی نمیتونه کسی رو که منتظره غرق در لذت بکنه....... البته به نظر من
موفق باشید

آره اما اگه زندگیت با انتظار معنی بگیره برات زیبا می شه ...

ممنون
موفق باشی

سیب ترش دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 06:27 ب.ظ

سلام دوست عزیز گل خودم خوبی

شرمنده تل خونه از یکشنبه هفته پیش قعط شده من از کافی نت همین الان هد an .شدم نتونستم اپ جدیدت رو بخونم
سر فر۳ت میام میام می خووننم خیلی خوشحال شدم اومدی پیشم

فدای تو ...
ممنونم عزیزم ...
ایشا الله درست می شه ...

کفشدوزک بدون کفش دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 08:14 ب.ظ http://www.eham.blogfa.com




زمان در دستان من مثل یک رویا نابود می شه


کاش بتونیم ازش خوب استفاده کنیم و اینقد حسرت نخوریم


راستی چرا آخه اینقد دپ مینویسی....تاکی؟؟؟ تا کجا؟؟؟

هـــــــــوم؟؟؟

جدیدا هم که کوتاه مینویسی

کاش دلیل خاصی نداشته باشه



دوســـت دارم سحـــر جونم :-<

حتی اگه قدرش را هم بدونیم فرقی نمی کنه ....

شاید تا آخر ....

اینجوری بهتر نیست ؟؟؟؟

نداره ...

من هم دوستت دارم ....

سعیده دوشنبه 8 مرداد 1386 ساعت 11:01 ب.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

سلام
کاکتوس بروزه و چشم انتظار شما

سلام
الان می یام ....

کفشدوزک بدون... سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 12:22 ق.ظ


تااااااا آخــــــــــــــر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




نه سحــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر --

گریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه---

نه حالا تا آخر .....

جونم ...

نه غصه نباش ... بوووووس بوووووس

امیر سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 12:35 ق.ظ http://blog.360.yahoo.com/shab_e_niloofari

سلام عزیز
من که نفهمیدم چرا بلاگ منو بستن
ادرس جدید وبلاگ رو گذاشتم
به من سر بزن
موفق باشی

چرا بستن ؟؟؟؟؟

یک ایمیل بزن به مخابرات بهت می گن چرا بسته شده ...

دهکده رویا سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 07:41 ق.ظ http://www.dehkadeyeroya.blogsky.com

سلام
من در مورد شعر زیاد بلد نیستم نظر بدم ولی قشنگ بود
منم بروزم دوست داشتی بیا.

سلام
اینها شعر نیست ....... دست نوشته است ....

ممنون
اومدم ...

آرش سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 07:50 ق.ظ http://sandrock.persianblog.com

صبح به خیر
یک نفر را دوست می دارم!!!!!

صبح شما هم بخیر ..

من هم .............

افسانه سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 08:30 ق.ظ

سلام
ممنون که با این سرعت اومدی!!!!
خوش به حالت که ۱۰۰۰ تومن بردی من بدبخت اونم نبردم!!!

سلام
اینه دیگه ...
بابا قرار شد بین خودمون بمونه ... ( چشمک)

شبنم سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 11:04 ق.ظ http://solitudee.blogfa.com

تنم غرق نیازه...اما ذهنم...نه ذهنم این با تو بودنو نمیخواد...چون میدونه آخره با تو بودن چیزی جز تنهایی نیست..

آره دقیقا .. تنهایی ......

تو خوب منو می فهمی

ستاره سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.zibayi.blogsky.com

سلام سحر جون خوبی؟
باور کن۲۰ بار در طول ۷-۶ روز گذشته به وبلاگت سرکی کشیدم تا ببینم شعر تازه ای دارین یا نه؟ تمام نوشته های قبلیت را هم خوندم چه به رنگ سیاه نوشته باشی و چه سفید.
دیروز هم اومدم و مطلب جدیدت را خوندم ولی متاسفانه مجال نوشتن نظر نداشتم . البته من که نمیتونم درباره ی نوشته های زیبای شما نظر بدم که شما بزرگتر از این حرفایید.
... و خیلی دوست تان دارم و ...
****************************************
من دوست دارم اونجایی که میگین:
اتاق در پی سایه های من حرکت می کنه.
من به جای اتاق بودم و دنبال سایه ی شما حرکت می کردم
گاهی هم میخوام به قول سید عظیم شیروانی که میگه:
گئتمه ترسابالاسی منده سنه سایه گئلیم یاپیشیم دامنیوه سنله کلیســـــــایه گئلیـم
یاسن اسلامی قبول ائیله منیم دینیمه گل یا کی تعلیم ائله من مذهب عیســایه گئلیم
و شهریار آن را تضمین کرده و می گوید:
اذن وئر طوی گئجــــــــه سی من ده سنه دایه گئلیم ال قاتاندا سنه مشاطه ؛ تمــــــــاشـــایه گئلیم
سن بو مهتاب گئجه سی سئیره چیخان بیر سرو اول اذن وئر ؛ من ده دالینجا سورونوب سایه گئلیم
...
جای سایه ی شما باشم و همیشه همراه شما.
جمله ی زیبای :
باد آروم موهام را نوازش می ده و من را غرق در لذت خودش می کنه

منو یاد قسمتی از شعر شفیعی کدکنی (م.سرشک)می اندازه که میگه سوار قطار شده و :
لطافت هوای باز و باد بامداد را ؛
زگیسوان دختری که از میان پنجره ؛
فشانده جوی موی نرم خویش را به دوش باد ـ روایتی رها و عاشقانه می کنم .
سفر ادامه دارد و ...
همه ی ما -مثل شما که میگین :
حریر تنم را به دست باد می دم و برهنه در این بیابان تسلیم انتقام می شوم ...
نه تنها تن خود بلکه همه چیز خود را تسلیم انتقام زمانه می کنیم .
و بالاخره من هم
در انتظار لمس تنت می مانم
و نمی دانم چه وقت دچار تو ...

سلام ستاره عزیز
نمی دونم چی بگم .. این همه لطف و محبت ... من شایسته این همه دوست داشتن نیستم ....
این نظرت باعث شد به خیلی چیزها فکر کنم ...
حتی یک بار دیگه نوشتم را خوندم ...
یک بار دیگه به رابطه خودم و اون فکر کردم ....
می دونم می خونه ....
دوست داشتن من یک دوست داشتن عادی نیست ...
نمی دونم اون هیچ وقت این و فهمیده یا نه ...
و همین باعث می شه به این تصاویر برسم ..
همون قدر که نوشته های گذشتم سرشار از مرگ و سیاهی بود و در اون زمان به باورش رسیده بودم .. الان هم به باور دوست داشتن رسیدم .. شاید نباید دچارش می شدم ...
نوشتن تنها کاری هست که می تونم انجام بدم تا بتونم بگم چی داره می گذره ..
تا از پشت این نقاب لعنتی خودم را نشون بدم و بگم من این هستم یک دختر با یک دنیای خاص که دوست نداشته هیچ کس را توش راه بده اما اون اومده و واردش شده ..
----
نمی دونم چر این ها را برات نوشتم .. شاید دلم خواست اون اینها را بخونه ...
شاید احساس کردم من و می فهمی ...
من نه نویسنده هستم نه شاعر فقط از چیزهایی می نویسم که می بینم و لمسشون می کنم ....
و اینکه ادامه می دم به خاطر وجود کسانی مثل تو هست که باورم می کنن و بهم نمی خندن ...

ممنون ممنون ممنون

سینوهه سه‌شنبه 9 مرداد 1386 ساعت 07:10 ب.ظ

بازم مثل همیشه قشنگ بود ..
امیدوارم اتفاق زیبایی در این بیابان منتظرت باشد..

ایام به کام ...

آتوس : مجنونم و دل زده از لیلی ها ... خیلی دلم گرفته از خیلی ها ..................

سلام سینوهه .....
هیچ کجای این زمان مرگ بار برای من چیز زیبایی را در انتظار نخواهد داشت .... به جز انتظار نابودی

چه دردناک ...


من هم لیلی قصه ای شدم که مجنونش ..........

سیب کوچولو چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 01:46 ق.ظ http://sibhavij.blogsky.com/

به روزم...
میای؟؟؟؟؟

سلام
اومدم خوندم ..
تولدش مبارک .....

سوپرایز من هم جواب داد ...
اما خیلی خستم ........

علی چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 08:53 ق.ظ http://sahel7.blogsky.com

salam ,sharmande dige bad az ye gheibate toolani ke kheili dalayel dashtesh oomadam,az poste aliit mamnoon,mehraboon manam upam ye sar behem bezani mano sahelamo hesabi khoshal mikoni

سلام امیدوتارم غیبتت خیر بوده باشه ...

عکس انتخابی را دیدم ..

هوالمعشوق چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 10:16 ق.ظ http://mamalkhabar.blogfa.com

آه که تو هیچوقت احساسم را درک نکردی...
اگر انتظارم قابل لمس بود آنگاه...

دیگه این را کسی چیزی را لمس نمی کنه ...
می بینه و می گذره ....

---
برام دعا کن اونجا ....

پریسا چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 10:57 ق.ظ http://21mehr.blogfa.com

سلام سحر جون
خوندم

سلام
لطف کردی عزیزم

شبنم چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 11:02 ق.ظ http://solitudee.blogfa.com

آپم..۲ تا

خوندم و نظر را همونجا نوشتم

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 03:34 ب.ظ http://avayidarbaran.blogsky .com

سلام
ممنون ....لینکتون میکنم ..ببخشیددوسه بار اخه زدم وبتون نبود منم که..اگه موافق باشید..لینکتون میکنم .خوب..
موفق باشید

سلام
ممنون
من هم لینکتون را می گذارم ..

موفق باشید

قند و گلاب(شمع طرب) چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 09:34 ب.ظ http://ghandogolab.blogfa.com

سلام دوست خوب و مهربونم

ببخشید دیر اومدم


بازم جالب و زیبا و ...



امیدوارم سلامت و شاد باشی،همیشه

سلام
این حرف ها چی هست ..
خوشحالم کردی

تو هم دوست خوبم ... همیشه ه ه ه ه

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین چهارشنبه 10 مرداد 1386 ساعت 10:03 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
راستش می خواستم دیگه ننویسم نشد نتونستم...
.
در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگ ها رنگ دگر می گیرند
وفقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می ماند
.
.
دلت شاد

سلام
چرا ؟

آره واقعیت داره ...... اما نمی دونم چرا گاهی دوست دارم دست توش ببرم ..... نمی شه ....... هیچ وقت ........

مژده پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 01:02 ق.ظ http://mozhdeh.blogsky.com

وبلاگتون مهشره!!! امیدوارم همیشه موفق باشید!

این نظر لطف شماست ..
ممنون
شما هم موفق باشید

مهدی پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 09:23 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com/

سلام. خوبی؟ عاشقانه تر از همیشه دفتر عشق آپدیت شد. منتظرم. شاد باشی/
دلم برای آن نگاه های عاشقانه ات ، آن حرفهای صادقانه ات ، آن درد دلهای شیرینت ، آن اشکهای رنگینت تنگ شده است عزیزم .
کاش بودی و این دستان سردم را در دستان گرمت میگذاشتی و مرا آرام میکردی!
کاش بودی و میدیدی زندگی ام بدون تو بی رنگ و روست ، بی عطر و بوست
دلم برای تو تنگ است عزیزم…

سلام
بد نیستم

نمی دونم چرا گاهی دوست دارم از عشق فرار کنم ...

اما .......

------

الا ن می یام و می خونم

هاشم کرونی پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 09:36 ق.ظ http://korouni.blogfa.com

من کودکی های یک مرد غرغرو هستم

که کنجکاوانه همه ساعت های کوکی خانه را خراب می کرد

کودکی که باغچه شان هیچ وقت خاک نداشت

و چون مکعبی کوچک بوی قبر می داد.


سلام و سپاس از حضور سبزتان.
به روزم با لی لی...

چه تصویر جالبی ...


می یام سر می زنم ...

ستاره پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 09:48 ق.ظ http://www.aga.blogsky.com

سلام سحر جون
برام نوشته ای که من شایسته ی این همه دوست داشتن نیستم ...
چرا ...؟
شما خیلی بیشتر از این ها شایسته و لایق دوست داشتنید و الا از اون انتظار دوست داشتن را نداشتید.
خوشحالم که نوشته ی من باعث شده که یک بار دیگر به اون فکر کنید. ولی هر چقدر هم فکرش را بکنید با فکر کردن نمی توانیم دنیا ی خود را عوض کنیم .باید قدمی به پیش بگذاریم و کاری کنیم
اگر
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد.
و *** به عمل کار برآید به سخندانی نیست.***
اون هم حتما به این تصاویر رسیده و فهمیده که دوست داشتن شما یک دوست داشتن معمولی نیست.
ولی شاید شرایط اون جوری نیست که شما می خواهید ، باشد.
سحر عزیزم
همه ی ما نباید دچارش بشیم و بالاخره میشیم و ...
همه ی ما دارای یه دنیای خاص به خود هستیم که هیچکسی را نمی خواهیم به کاخ قلب خود راه بدهیم
ولی یکی به زور وارد میشه و آن را به زور تصاحب میکنه
و حالا
این ماییم که نمی خواهیم او بیرون برود چون دچارش شده ایم و...

از اینکه باهام درد دل میکنی و به دردهای دل من گوش میکنی و مثل بقیه که
هرشب به قصه ی دل من گوش می کنند و فردا مرا چو قصه فراموش می کنند
چرا که
چون سنـگ ها صدای مرا گوش می کنند و سنگ اند و ناشنیده فرامـوش می کنند
نیستین .

شخصیت شما یک جذابیت خاصی دارد که من تا بحال نه در کسی دیده ام
و نه در وب نوشته های دیگران مشاهده کرده ام.
شاید به این خاطر که بی پروا و بی پرده اندیشه ی خود را بیان می کنید و یا شاید این که ... .
من همیشه توی مدرسه در درس انشا ضعیف بودم و الان نتیجه اش را می بینم که نمی تونم حرف دلم را
مثل شما ساده و بی ریا و ...بیان کنم.
بازهم از این که منو قابل می دونید و وبلاگ بی در و پیکر مرا با نظرات زیبای خود مزین می فرمایید بسیار متشکرم.
بالاخره به جایی رسیدیم که من اصلا دوست ندارم تمومش کنم.
و باید تمومش کنم .
من حسودیم میشه حتی به خدا بسپرمت ..!

http://www.zibayi.blogsky.com

سلام ستاره عزیزم ...

بعد ار ۲۴ ساعت کار و خستگی دارم این را برات می نویسم .....

یک روزهایی می شینم با خودم فکر می کنم که کی هستم و برای چی باید باشم ...

بعد به همه اون چیزهایی که من را تشکیل می ده دقت می کنم ...
شاید توی آینه خیلی بهتر ببینم ...
روبروش می استم و شروع می کنم ...
توی چشماش نگاه می کنم و می بینم که صادقانه داره می شکنه اما لبخند می زنه .
کاغذ را بر می دارم و می نویسم ... هر آنچه که باید و نباید ...

تو خیلی چیزها را نمی دونی ...

در مورد دنیای پر از راز من ...
دنیایی که هیچ کس نتونست بفهمه چرا به وجود اومئ ..
حتی اون هم گوشه ای از واقعیت های تلخ من را می دونه ...

شاید حتی خودم هم نمی دونم داره چی سرم می یاد ...

یک حس غریب من را از اتفاق بودن خبر می ده ...
و تنم می لرزه ...

از اینکه من تنهام ؟؟؟

چقدر سوال توی ذهنم هست که باید از خودم بپرسم ولی هیچ زمانی وقت نکردم .
شاید خجالت می کشم ...

نمی دونم !!!!

می نویسم ....

---------

به امید دیدار ....

دخت هرمزگانی پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 10:05 ق.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام عزیزم
همه جا ساکت و خلوت ، سکوت من از غم نیست ، سکوت من از حقیقت تلخ ، از حقیقت و واقعیتى که جوابش را نیافتم ......
کلبه من جاى قدم سبز شماست .
موفق باشى

سلام
آره حقیقت های تلخ ...
و سوال های بی جواب ............

ممنون

تو هم موفق باشی

امیر پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.signor666.blogsky.com/

سلام

مرسی که زدی دوست خوبم
انتظار سخته و طاقت فرسا
اما آغوش عشق همیشه دلنشین بوده و هست

خواهش .......

آره .. بهش عادت دارم ......

آره ...

توت کوچولووو پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 03:11 ب.ظ http://darkscare.blogsky.com

آپم هییییییی بیا!!

خوبی مادر خانومی ؟! بچت خوبه؟! دیگه که سر نمیخوره احتمالا؟!

بابای

راستی علی خوبه؟! (توجه:اینو گفتم فچ نکنه هیشکی به فرکش نیست(چشمک))

تاتا!!

سلام
اومدم خوندم و برات کلی ی ی ی ی ی ی نوشتم ... ( خسته)

دوستت دارم (بوس)

ممنون علی هم خوبه ....
نه مگه یادت رفته اون آرزو ها ... تو نگران نباش خیلی ها به فکرش هستند .....( چشمک)

توت کوچولووووووو پنج‌شنبه 11 مرداد 1386 ساعت 06:29 ب.ظ

واییییییییییییییی ببخشید من حافظه م اصن خوب نیست!!
سالگردتون مبارک(زبون) منظورم سالگرد ازدواجه(چشمک)
حسابی ترکوندین دیگهههههههههه!!

وای وای دیزی( daisy) رو بفرست پیش من تکنو زن تحویلتون میدم دیگه نره زیر تخت قایم بشه!! البته بهتر که نبوده چون بچم هنوز کوچیکه این گونه مهمونیا بد آموزی داره!!

فعلا!

تاتا

دلم برات تنگ شده گلم ..
ممنون
حتما باید یک مدت بیاد پیش تو اوضاع احوالش اصلا خوب نیست ....

آیدا جمعه 12 مرداد 1386 ساعت 12:45 ب.ظ http://taraneyegandom.blogsky.com

سحر جان سلام
نوشتن خیلی خوبه
ولی ای کاش هرگز تسلیم انتقام نمی شدیم...
چرا تسلیم انتقام؟! وقتی می تونیم بر اون پیروز بشیم...

نارنج جمعه 12 مرداد 1386 ساعت 05:08 ب.ظ http://naranj.blogsky.com

سحر اپم برام دعا کن امیدوارم مهمونی خوش گذشته باشه واقعا معذرت از اینکه نتونستم بیام.....برام باز دعا کن دانشگاه ازادمو قبول بشم....

سلام عزیزم
حتما دعا می کنم ..
ایشا الله قبول می شی

لعیا افخمی جمعه 12 مرداد 1386 ساعت 05:17 ب.ظ http://www.have.blogfa.com

سلام من به روزم اومدم دیدم به روز نبودی نا امید رفتم به روز کن خبرم کن به منم یادت نره سر بزنی

اومدم

پست جدید نبود عزیزم ..
آخریش همون پدر بود ....

علی جمعه 12 مرداد 1386 ساعت 08:41 ب.ظ http://sahel7.blogsky.com

salam sahar jan,mer30 mehraboon ke sar zade boodi o man o sahelamo roshan karde boodi,poham ke mese hamishe bi nazir bood,bazam saram bezan khoshal misham.

ممنون ...
حتما

بوسه شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 02:39 ق.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام
امید وارم حالت خوب باشه
******************
نامه ی تو چقدر زیبا بود
نامه ی تو چقدر زیبا بود
هر خطش را سه مرتبه خواندم
بعد آنرا به روی یک دفتر
تا نخورده قشنگ چسباندم
نامه ی تو چقدرخوشبو بود
بوی گلهای رازقی می داد
حرفهایت هنوزهم طعم عطر پاییز عاشقی میداد
************************************

خدا نگهدار دوست گلم

سلام
ممنون

پاییز من سالهاست برهنه و بدون برگ می گذرد ...

آلبالو خانوم شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 08:34 ق.ظ http://chickenlittle.blogsky.com

سلام سحر خانومی من
خوبی ؟ خانومی شرمنده همه خوبی هات و مهربونیاتم
یه مدت که خاله فوت شده بود و بعد اکانتم افتضاح شده بود...
تو چه طوری گلم؟ دلم برات یه ریزه شده بود دختر
امتحانا به خوبی و خوشی تموم شد؟‌افتاده مفتاده که نداشتی انشالله؟ :))
گلکم نوشته هات روز به روز بیشتر رشد می کنه کم کم دارم به این نتیجه میرسم که روح فروغ حلول کرده تو بدنت!

سلام عزیزم
خوبم خدا را شکر
آره بد نبود تا حالاش که امیدوار کننده بود

گفتی روح فروغ ...
من هیچ وقت هیچ نوشته ای از اون نخوندم ..
اما یک اتفاق توی کودکیم افتاده که شاید یک روز برات بگم ..
اگه نخندی ...

می یام پیشت به زودی

شبنم شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 01:39 ب.ظ http://solitudee.blogfa.com

سلام...
گفته بودی سلن دیونو دوست داری....تقدیم به تو..

ممنون از هدیت
می یام گوش می دم

Tini Talker شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 02:14 ب.ظ http://www.deadly-space.persianblog.ir

سلام .. آپ کردم
تونستی یه سرکی بزن

حتما تینی عزیزم

Leo شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 03:44 ب.ظ http://leopang.wordpress.com

جمله های ساده و قشنگ ، چه ترکیبه خوبی (;

اVه ساده اما پر از پیچیدگی برای خودم ..


ممنون

دانش شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 06:55 ب.ظ http://pedramdanesh.persianblog.ir

این < تو > که دچارش شدین، یه جور بیماری یه؟!

آره .. ممکنه بیماری هم باشه

مینو شنبه 13 مرداد 1386 ساعت 07:33 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.COM

سلام دوست عزیز
ببخشید که یه مدت نتونستم سر بزنم ، یکم گرفتار بودم ، سرم خیلی شلوغ بود
قبلانا آپ می کردی یه خبری می دادی نکنه قهری باما؟
یه سری بزن به روزم

سلام
حتما می یام پیشت ....

من را ببخش این روزها خیلی همه چیز به هم ریخته است ....

سعیده یکشنبه 14 مرداد 1386 ساعت 12:57 ق.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

سلام
با یک هذیان شبانه آپم

حتما می یام ...

سعیده یکشنبه 14 مرداد 1386 ساعت 12:58 ق.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

سلام
با یک هذیان شبانه آپم

........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد