someone says something

someone says something

someone says something

someone says something

کدام سو؟

 

 

زمان خروشان پیش می رود

سایه های تنهای خیابانگرد مرا زیر چشمی برانداز می کنند

فوران های گندیده احساس ،

حوضچه های شهر را پر از نابودی کرده اند

سعی می کنم به آرامی قدم بردارم.

برگی به اتفاق رها می شود.......

زنی بردگی خود را بلند بلند می خندد .....

کوچه به روی بوسه ای چشمانش را می بندد .....

پنجره ای از شهوت عشقی دروغین فریاد می زند......

کودکی خندان سگی را سنگباران می کند.....

 شهر در آةشی نامرعی نفس می کشد ...

 

نمی دانم در این پهنای مرگبار

به کدام سو باید ؟

 

نظرات 116 + ارسال نظر
ارتمیس سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 10:47 ق.ظ http://labkhand1.blogsky.com

سلام.....متن های شما هم برام جالبه هم عجیب.خودتون مینویسید؟؟؟ با اجازه من لینکتون رو گذاشتم.شما هم اگه خواستید منو بذارید.

سلام
ممنون
چرا عجیب ؟
آره خودم می نویسم
لینکت را اضافه می کنم دوست من

بنگری سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:05 ق.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام سحر خانم،
متنت عالى بود . بعضى وقتها که از راه بیراهه میشى نمیدونى کدومش را ادامه بدى که باز برنگردى به منجلاب سابق .... دنیاى پوچ با عشقهاى پر تظاهر و فریبنده .
در آخر سردرگم میمانى که براى فرار از این رنج عمیقى که خوره روحت شده ، باید به کدامیک متوسل شوى عشق …و یا نفرت ؟!
موفق باشى عزیزم

آره دقیقا همین هاست ..
و آخر هم درجا می زنی ....

یوسف سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:14 ق.ظ http://littlestar.persianblog.ir

شهرهای امروز اکثرا چهره ای مشابه توصیفات تو دارن..شاید علتش بیشتر بودن آدم های خاکستری باشه..اما حتما هستن آدم های آبی رنگی که تو خونه هاشون نشستن و به امید می اندیشن...
تو هم می تونی خودتو تو این ماه ثابت کنی به شرطی که کمی از این تیرگی هایی که برای خودت ساختی فاصله بگیری!! :)

فاصله ..
یعنی از خودم هم می تونم فاصله بگیرم ؟؟؟؟

سیب کوچولو سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:23 ق.ظ http://sibhavij.blogsky.com/

کوچه به روی بوسه ای چشمانش را می بندد .....
اینو خیلی دوست داشتم.
ازینا بیشتر بنویس( چشمک)
به کدام سو؟ فکر میکنم هرجا که باد موافق ما رو ببره... اونقدر ها هم که میگن ما حق انتخاب نداریم.
با همه قشنگیا...منم دلم خیلی پره سحر جان!

سیب جونم حق با تو هست .. حق انتخاب ..
واقعا نداریم ....

برای جمله آخرت .. می فهمم ...

مهشید سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:36 ق.ظ http://caticef.blogfa.com

. . .
باید بگم به نظرم این از همه قشنگ تر بود.
شاید روزی کتابی به دستم برسه. دست نوشته های سحر و این شعر رو بخونم و زمزمه کنم از صفحه پنجاه یا سیصدو و پنجاه. نمی دونم. کاشکی.

این را که گفتی قراره خواب ببینی ؟؟؟؟

دوستت دارم
بووووس

مهدی-(دفتر عشق) سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:40 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز خوبی؟ مثل همیشه زیبا بود. مرسی خبرم کردی. شاد باشی

سلام
ممنون
خواهش

سکوت شبانه سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 12:01 ب.ظ http://sokot-e-shabane.blogsky.com/

عشق مثل یک آواز دور، یک نغمه ی دلگیر و افسونگر است

که آدم زشت و بد منظری می خواند

نباید دنبال او رفت و از جلو نگاه کرد

چون یاد بود و کیف آوازش را خراب می کند و از بین می برد

در آستانه ی عشق هم نباید جلوتر رفت

تا همین جا بس است.


...
به اونیکی وبت هم سر زدم واقعا با این وبت فرق میکنه

فکر می کنم همه چیز دیگه بس باشه ...
پایان ...........................



آره من هم خیلی فرق می کنم ...

شبی سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 12:14 ب.ظ

مثل همیشه عالی و گویای واقعیتی تلخ!

شبنم جونم خوب می دونی توی دلم چی هست .. نه ؟؟؟
شاید هم نمی دونی

فرزاد سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 12:42 ب.ظ http://petti.blogsky.com

اگه میدونستیم به کدام سو باید... که دیگه مشکلی نبود!
یا شایدم هم میدونیم و نمیخوایم قبول کنیم..
نمیدونم!

آره شاید ...

نگین سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 12:43 ب.ظ http://ariai.blogsky.com

سلام عسیسسسسممم
اومدم احوالی بپرسم ازت
دلم تنگولیده بود

سلام
خوبم
تو خوبی
ممنون که اومدی پیشم ....

مینا منصوری سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 01:07 ب.ظ http://www.mina_m_6760.persianblog.ir

سلام سحر گلم بسیار زیبا مثل همیشه عمیق....دوستت دارم هزاران بار
مینا....
یا حق

ممنون مینای عزیزم ....

درنا سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 01:31 ب.ظ http://dorna_online.persianblog.ir

سلام... مرسی بهم خبر دادی و متنت واقعا عمیق و زیباست...

ممنون
لطف داری

.: دنیای لی لی :. سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 01:50 ب.ظ http://liliana.blogsky.com/

واقعا درسته:

شهر در آتشی نامرعی نفس می کشد ...

آره .. گرماش را حس می کنم

هوناز سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 02:07 ب.ظ http://sadegiha.blogsky.com

سلام
سحر جان شاید بعضی موقع ها مهم راه نباشه... اونی که ادامه بده برنده س. پس زیاد سخت نگیر.

سلام
نه گاهی انقدر ادامه خطرناکه که باید ایستاد ...

یک آدم اینجوری سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 02:16 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام عزیزم
بخشید دیر کردم آخه یکم سرم خیلی شلوغ بود!
یکم حالم بده رفته بودم کتر و آزمایش بدم و...
اما آپ خیلی قشنگی بود منم آپم حتما بهم سر بزن منتظرتم
قربانت یک آدم اینجوری

سلام
ایشا الله که زود خوب شی ...
مراقب خودت باش ..
می یام

مهدی سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.diarymahdi.blogsky.com

سلام سحر عزیز
واقعا جالب بود
راستی به کدام سو باید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مرسی
نمی دونم ... تو می دونی ؟؟؟

سعیده سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 02:50 ب.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

باز ما ماندیم و شهر بی تپش
وانچه کفتار است و گرگ و روبه است
گاه می گویم فغانی برکشم
باز می بینم صدایم کوته است
....

باید چیزهای زیادی دید در این راه ..

سپیده سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 02:55 ب.ظ http://www.mosaferan.blogfa.com

تنها یک سو و آن هم نور.

نور کدام سو است ؟؟؟؟ ؟؟؟

نگین سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 03:33 ب.ظ http://ariai.blogsky.com

سلاااااااممممم
خوبی؟
تو ۱۰۰٪ بی حوصله ای
نچ
نیستی
شاید ۹۹٪ اما ۱۰۰٪ نه...اگه ۱۰۰٪ بودی که زنده نبودی...این وبلاگم نبود...مطمئنم...
میخوای من بهت حوصله یاد بدم
من ۱۰۰٪ حوصله ام (نیش)

بدم نمی یاد

نیما سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 04:11 ب.ظ http://pastou.blogfa.com

سلام سحر جان
باز هم مثل همیشه قشنگ
این هایی که گفتی صدای بانگ تکرار زندگیه
باید خود رو به موج سپرد

گاهی باید موج را ساخت ...

دخترک سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 04:32 ب.ظ http://2taa-adam.blogsky.com

بهتره بگیم به کدام سو نباید ؟

شاید

دخترک سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 04:43 ب.ظ http://2taa-adam.blogsky.com

راستی پس لینک ما کو ؟

الان می ذارم ....

حامد سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 04:45 ب.ظ http://bibahar.blogsky.com

سلام. همه ی اینهایی که گفتی ( چه در این پست و چه در کامنتی که گذاشتی )‌نشات گرفته از روزگار نامراد ما داره. تف بر این دنیای لجن که نمیشه براحتی توش نفس کشید. آیا میشه دیگه به کسی اعتماد کرد ؟ نگاه ها همه غریبه هستن. ممنون که از آپت منو مطلع کردی. باز هم بیا پیشم.

سلام
آره حق با تو هت ... هیچ حرمتی وجود نداره ...

حتما می یام ..

قند و گلاب(شمع طرب) سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 04:45 ب.ظ http://ghandogolab.blogfa.com

زنی بردگی خود را بلند بلند می خندد..

دوست مهربونم،سلام

بدون تعریفی،عالی بود مثل همیشه


امیدوارم سلامت و شاد باشی،همیشۀ همیشه

ممنون دوست من
شاد باشی

دامون سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 05:09 ب.ظ http://damun.blogsky.com

این جملت راجع به بردگی زن منو یاد شعر حلقه فروغ انداخت. خوندیش؟
به کدام سو؟
شاید جواب این باشه:
....
کجا؟ هر جا که اینجا نیست
من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم....

نه نخوندمش

هر جا که اینجا نباشه ... اما همه جا یک شکله ...

ماهی بزرگ سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 05:42 ب.ظ http://donafare.blogfa.com

چهره این مردم دیگه دیدنی نیس ... حتی دانه های دلشان
.
.
.
شبیه فروغ اینترنتی امروزی می نویسی .
خیلی خوب

چرا فروغ اینترنتی ..
ممنون می شم بیشتر توضیح بدی ...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 05:56 ب.ظ

به سمتی که هیچ آدمی نباشد٬ هیچ آدمی ... هیچ
ممنون که اومدی.همیشه خندون باشی وسلامت

اگه پیدا کردی بگو کجاست ...


شما ؟

هادی مومنی سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 05:58 ب.ظ http://blogearth.blogsky.com/

یادم رفت اسمم رو بنویسم !! ببخشید

آّها .. مممنون

مینو سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 06:44 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.COM

به یاد سهراب انداختیم سحر جان
کجاست سمت حیات، من از کدام طرف می رسم به یک هدهد؟

زیبا بود دوست من

شاد باشی

سلام
ممنون

ستاره سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 07:04 ب.ظ http://www.zibayi.blogsky.com

سلام سحر جان
نوشته ی این بارتون عالی بود شما رفته رفته دارین غوغا میکنین . استعداد شما تازه داره شکفته میشه !
... نه الان داره ثمر میده .
هر قدر هم سعی کنیم که آرام قدم برداریم
زمان ما را هل میده جلو . آنهم با سرعت نور.
...

سلام ستاره عزیز
ممنون
شاید .. نمی دونم ...
زمان ... چقدر باهاش مشکل دارم ...

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 07:14 ب.ظ http://rue.blogsky.com

جایی برای فرار از اینها نیست....

و حتی مبارزه ..!!!

آیدا سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 08:18 ب.ظ http://www.taraneyegandom.blogsky.com

شاید به سوی کوچه که به روی بوسه ای چشمانش را می بندد ... آتش نامرئی و فریاد پنجره هم زیباست...
همه ی اینها زندگیست. خودت گفتی سحر

زندگی است .. آره خودم گفتم ..
اما دیگه رنگ و بویی نداره ..

اِبرام سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 10:20 ب.ظ http://abraham.blogsky.com

بخشی از زندگی رو زیبا ترسیم کرده بودی

زیبا ؟؟

اِبرام سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 10:23 ب.ظ

منم با این متن های ادبی به قول معروف خیلی حال میکنم
و یه چیزایی بعضی از مواقع در این وبلاگ مینویسم
http://wineglass.blogsky.com/

به هرحال امیدوارم دیزاین زندگی رئال شما شادتر باشه
مطمئنم که همینجور هست
شب خوش

ممنون که گفتی

شادی ؟؟؟!!! خنده داره ..

ما سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 10:58 ب.ظ http://tabuot.blogfa.com

مگر نمی بینی
ها که دلمان تنگ است
مگر نمی بینی ؟
چهار فصل مان همه پائیز است
ها که چشمانمان از گریه لبریز است
مگر نمی بینی ؟
سیل آب شور بر گونه ها روان است
ها که لبها مان به مهر سکوت بسته اند
مگر نمی بینی ؟
این همه بیداد است و دریغ از فریاد است
ها که می مانیم و میل ماندن داریم
مگر نمی بینی ؟
ما خراب این کوچه بن بستیم
تو که میدانی
ما از نسل سادگان صبور تاریخیم
که به هر طنین زخمه عشق
هزار ترانه می چینیم
هزار گل امید که.....ها...می فهمی؟
بیژن صف سری

نمی بینه ...
نمی فهمه....
نمی خواهد ....

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 10:59 ب.ظ http://tabuot.blogfa.com

سلام متن بسیار زیبایی است
من لینکت کردم

سلام
ممنون
لینکت را اضافه می کنم حتما

سعیده سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:11 ب.ظ http://kaktoos55.blogsky.com/

سلام گلم
کاکتوسم به روز شده
منتظرتم

اومدم سعیده جان

shahab سه‌شنبه 20 شهریور 1386 ساعت 11:14 ب.ظ http://shahab20202020.blogfa.com

some dance to remember some dance to forget

On a dark desert highway
Cool wind in my hair
Warm smell of "colitas"
Rising up through the air
Up ahead in the distance
I saw a shimmering light
My head grew heavy and my sight grew dim
I had to stop for the night

........
من را به یاد خاطره های دور انداختی

پدرام چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.setarehbaran.blogsky.com

سلام سحر خانوم گل
خیلی وقته دیگه on نمی شی فکر کنم id تو عوض کردی منو تنها گذاشتی
خب حالا من چیکار کنم دلم خیلی برات تنگولیده.
خوشحالم که همچنان می نویسی و این شوق و ذوق ادبیتو به همه نشون می دی.
امیدوارم هر جا هستی شاد باشی

سلام ...
چت تعطیل ...
ممنون پدرام جان
موفق باشی دوست من

افسانه چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 07:49 ق.ظ http://dehkadeyeroya.blogsky.com

سلام سحر جون
مثل همیشه...

سلام
ممنون

francois چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 07:52 ق.ظ http://www.francois.blogsky.com

همانند امواج که به کشتزار ساحل راه می جویند دقایق عمر ما نیز به فرجام می شتابند
از بازدیدت ممنونم
و وب سایتت را اضافه خواهم کرد

فرجام ؟؟؟

---

من هم شما را لینک می کنم

ح ا م د چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 08:18 ق.ظ http://www.help-me.blogfa.com

در این تاریکیه غمبار فرداها کاش به خود میرسیدم
ولی افسوس که در روزمرگیه اکنون به سر میبرم
کاش میشد در این تاریکی راهی به فردا یافت
به کدام سو باید؟
.
.
.
تعبیر من بود از شعری که نوشته بودی
ممنون که اومدی

تعبیر زیبایی بود ...
ممنون

تنها چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 11:56 ق.ظ http://www.mahekhamush.blogfa.com

نمی دانم من این خلوت سیاه را می پرستم یا او مرا !

هر چه شهر سوخت و من دیدم که همه چیز آسان خاکستر می شود . حتی خاطره ها ...

چی می تونم بگم ...


خوب حسش می کنم ...

نبی اله چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 12:46 ب.ظ http://lahzehayetanhaee.blobsky.com

سلام
نوشته های خیلی قشنگی دارید. و درد شما درد آشنای بی درمان مردم این روزگار که بعضی‌هاشون نمی‌فهمن و چون نمی‌فهمن دردی نمی‌کشن و اون‌هایی که می‌فهمن زندگی براشون طاق می‌شه. دیگه قدرت اینجا بودن رو ندارن.
.
.
.
.------------------------------
منتظر حضورت در وبلاگم هستم. با کوله باری از حرفهای دوست‌داشتنی‌ات بیا.

سلام
شاید اینجوری باشه ..
اما همه مثل هم هستند ؟ مگه می شه ؟؟؟؟


می یام .. حتما

دختر خیره سر چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 01:31 ب.ظ http://mojgan-kourdam.blogfa.com/

سلام دوست خوبم ممنونم که وب من سر زدی راستش من لبریزم لبریزم از دوریش دیگه طاقت ندارم بازم بیا بازم میام نوشته هات زیباست نوشته هایی که نشون بده چقدر به حققیت نزدیکی

سلام
صبر داشته باش ...

ممنون

مرد جنوبی چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.pesarjonoub.blogfa.com

به کجا چننین شتابان ؟؟
مطالب دلنشین و ژرف گونه ی داری
امیدوارم موفق باشی
منتظر حضور گرمتان در سرزمین آفتاب هستم

سلام
به هیچ جا .. فعلا که اینجا هستم با یک دنیا ی ثابت و کسل کننده ...

می یام حتما

شازده خانوم چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 03:27 ب.ظ http://shadzekhanoom.blogsky.com

همیشه یک نقطه عطف ...یک لحظه انفجار توی نوشتهاتون هست مثل :
زنی بردگی خود را بلند بلند میخندد....
من این جمله رو به بیشتر از کلیت متن لذت بردم

شاید ..
ممنون

سینوهه چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 04:46 ب.ظ

متاسفانه زیر پوست این شهر اتفاقای خیلی بد تر وجانکاه ت راز خود فروشی وبردگی زنا و ...
اتفاق می افته...
هوا بس نا جوانمردانه سرده.....
من آپم ....
......
........
...........
.............

ایام به کام

حتی سردی هوا هم نمی تونه گرمای نفرت انگیزش را از بین ببره ...

ایم به کام ؟؟؟‌نه این را نگو .. خنده داره ...

روزبه چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 07:38 ب.ظ

.....
تو بعد از اون چت آخریمون دیگه نیومدی سراغم....
تو چتو میگم
از من بدت می یاد نه ؟
به خاطر اون حرفای ۳ماه پیش...
یادت که هست ؟
دلم برات تنگ شده....
خیلی....
کاشکی که می فهمی که من به یکی مثل تو نیاز دارم ولی....
نمی دونم شاید دیوونه شدم نه ؟
تو کجا من کجا....
نمی دونم چی بگم...
ولی....
هیچی بهتره که نگمش‌!!!؟؟؟
مواظب خودت باش به هر صورت...
اینم تایید نکن بی زحمت....
فعلا....

سلام
خیلی وقته دارم فکر می کنم شما کی هستید ؟
توی چت ؟
کدوم حرف ها ...
می شه بیشتر توضیح بدید ؟
من ای دی یاهوم را مدت هاست پاک کردم ...
من هیچ وقت از هیچ کس بدم نمی یاد ..
من می شنوم ...
منتظرم ...

hamidel چهارشنبه 21 شهریور 1386 ساعت 09:02 ب.ظ http://hamidel.blogsky.com

شادی زمان و مکان نمی خواهد کافی است دل بخواهد. مارسل پروست
............................
هیچ لزومی به فرار نیست . می مونیمو میسازیم
یه امید روزهای بهتر

دل دیگه هیچی نمی خواد ....


می مونیم و می سوزیم . اخه چی را بسازیم ... ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد