نقاشی می کشم . دنیای وارونه ام را ، از اینجا تا بی انتهایی تو . رنگ در طرح . بوسه ای بر باد . درختی در آغوش خاک . آسمانی بی ماه . طبیعتی برهنه و من . چشمانم حکایت ها دارد ... مرا چه به تنهایی و سکوت ؟ زندگی باید
با سلام به همگی دوستان خبر ناخشایندی از گروه مارشال مدرن به من رسید که دیگه ما دوست خوبمون سحر رومی را در این دنیا نخواهیم دید و به جانب حق شتافته بر اثر سانحه واژگونی اتوبوس در دره .برای شادیش فاتحه بخوانیم دوستان عزیز ....تسلیت
ثانیه ها چه سرد و سنگین و در سکوت از پس آن سحر سیاه می گذرند ... و تو همچنان نیستی ... آن سحری که آمد تا سحر نازنین همۀ ما را از حسادت اش با خود ببرد ... و چه ساده همۀ ما این ثانیه های سخت را تنها نظاره می کنیم ... نظاره می کنیم، دوستانت، من، ما، خدا ... خدا؟؟؟! راستی گفتم خدا ... خیلی وقت است که با او دیگر وداع کرده ام، دیگر او را نمی شناسم، اصلاً نمی دانم چطور شد که نامش دوباره بر قلم ام جاری شد ... شاید بخاطر اینکه دوستان ات مدام اسمش را می آوردند و ازش گله داشتند. اما من از او گله ای ندارم، برایش تره هم خرد نمی کنم چه خواسته از او گله کنم، مگر چه کاره است؟ فکر کرده کیست؟ او هم همین کنار ما ایستاده بود وقتی رفتی و رفتن ات را تماشا می کرد ... سحر، سحر، سحر ... داشتی می آمدی تا بلندترین شب سیاه سال را بدرقه کنی. داشتی می آمدی تا یلدای مان را سحری از جنس دیگر ببخشی، سحری از جنس پاکی و زلالی و صداقت، همان هایی که خودت می گفتی دوستشان داری ... اما آن سحر سیاه جمعه 29 آذرماه، یلدای مان را بی سحر کرد ... حالا تو دیگر نیستی، تازه شدی مثل ما که هرگز نبودیم. حالا دیگر آن قلم زیبایت، ای روزنامه نگار ِ روزهای تنهایی ... دیگر نیست ... قلم ات دیگر نیست تا دردهایمان را فریادی هنرمندانه کند ... تو نیستی که ببینی پدرت، "سیروس رومی" که پدر روزنامه نگاری فارس است با خبر رفتنت، به خوابی عمیق فرو رفته تا درد رفتنت را که قادر نیست با قلم اش به تصویر کشد، احساسی از جنس دیگر کند ...
و تو همچنان نیستی ... و اما چه ساده همۀ ما این ثانیه های سخت را تنها نظاره می کنیم ...
سه شنبه سوم دی ماه سرد و ساکت و غمگرفته، پیام جهانگیری شیراز
someone said something I didn't believe it someone says something just care, to hear it hear it , see it, care it but not to reveal it where do I go to touch it someone said something don't bring me into the earth's account cuase i'm said to bear don't leave the heaven for nothing's count is it me? or it is you who said? to someone to say something for me it is lost, for you it is cost the cost to see that it was true that the earth wasn't deserved for the one whose place is too far above the earth just hear,just care,just believe someone says something there is no need for ear,no need for eye who has said?, to live is to die but not vanish, bring your mind into try who is dead,who is alive yes, it is me waiting to be awaked straggle,wanderer, to die is to be alive hear! someone says something there is no gap between us whose presence says something tired , weared, everlasting stars drop from the eyes recall what is done , for this matters matter is here,there,everywhere just continue the way the way someone said something through the ray we are immortal for the sake of love and nothing else matters
در بلاگ ستاره باران این خبر دردناک رو دیدم.تمام وبلاگ خود سحر روخوندم.از خبر فوت شوهر خواهر آنهم در تصادف و بیان احساسات سحری که اینک در بین ما نیست خیلی تعجب کردم و متاثر از اینکه چرا همیشه خوبان از بین ما زودتر میروند. سحر مهربان بود -تمام نوشته های او این مطلب را فریاد می زند و انگار دست روزگار با مهربانان نامهربان است... نوشته هایش بسیار زیبا و عمیق است .حیف که این بلاگ در آخر پاییز یخ زد... تسلیت و آرزوی صبر و سلامتی برای پدر ایشان و تسلیت برای همسر -مادر و دو خواهرش ... بقول سحر: خدا هر کاری که میکنه حکمتی توشه!!!
سلام از گروه مارشال این خبر رو شنیدم و علی رغم اینکه نمی شناختمت خیلی متاثر شدم.این متن رو برای خانواده ات می نویسم اگر خواستند روی سنگ مزارت بنویسند: گوش کن غمخوار من بعد از این میثاق ما اینجاست تا نشینم بر مزارت آنچه می خواهد دل تنگم بگویم. روحت شاد یادت ماندگار
رفتی و پدرت را در تنهایی و سکوت گذاشتی . نمی دانم در این زندگی چه حکمتی نهفته که پایانش حکایت های دنیای وارونه است ... برای خانواده ات خصوصا دوست عزیزم جناب سیروس رومی آرزوی صبر دارم.
عزیز دلم گریه و غم و غصه تاب و توانم را کرفته . چطور می توان نبودنت را باور کنم ؟ خدای مهربان فرشته زیبای ما را با نیکان و بانوی دو عالم (فاطمه زهرا ) محشور کند .
مرا چه به تنهایی ........... زندگی باید کرد .
برای پدر و مادر و خواهران مهرانت صبر و شکیبای آرزو می کنم . راستی که هر چه ما سحر را دوست داشته باشیم / خدای خوب و مهربان او را بیشتر دوست دارد و حکمتی در این راز نهفته است. ۰برای شادی ......سحر عزیز صلوات ؛
تو که در پناه حق و در آغوش فرشته ها هستی حتما خداوند میزبان مهربان تری از ما و مردمان بی مهر این دنیاست. برای صبر همسر و پدر و مادر و خانواده ات دعا کن که آنها سخت بی تاب تو هستند. برای آنها صبر و آرامش بخواه از خداوند. در آرامش مطلق باشی و خدا به همراهت باد
جناب اقای سیروس رومی بزرگوار رویین دلانه باید از این خوان غم گذشت آوار ناگهانی کوهی اندوه بر دوش دلی شکسته ، یک آسمان شکیبایی می خواهد. لب به یاری میگشایم به تسلایی همیشگی اسماعیل عسلی
سلام مراسم هفتم سحر در مسجد جامع نارمک تهران برگزار میشه .. واسه همه اونهایی که میشناسنش و دوسش دارن گفتم....البته همین که واسش دعا کنید فکر میکنم روح سحر شاد خواهد شد
mara che be tanhai va sokuttttttttttttt! tanhai va sokuttttttt rasme in donyast va hala bayad in jomlaro avaz kar be mara che be hayahoo.....ruhet shad azizam.jat khube aziz matmaenim
مرگ فریاد زد: محبوب من اینک لحظه اسایش.... لحظه ندا .... لحظه چکیده همه لحضه ها.....!!؟؟؟ و حقیقتی بزرگتر از مرگ وجود ندارد........!!! ار ته دل ارزوی ارامش برای خانواده و دوستان سحر دارم .....
سحرم ت بودی نفهمیدیمت.فکر و ذره ذره وجودمو پر کرده.کاش خواب باشه و یک کابوس که زود تمام بشه . سحرم ، مادرو همسرتو آرام کن که بی تابی برای تو داره از پا درشون میاره.
سلام حرفات قشنگه میشه اینجا عضو شد ؟ من که نتونستم اگه میشه لطف کن یه ایمیل برام بزن تا من هم عضو بشم ممنون سبز مانی و برقرار و هماره قلمت در راه آزادی و آزادگی روان باشد
نههههههههههههههههههههههههههه من نفهمیده بودم متاسفم سحر عزیز تازه با حرفات آشنا شدم ولی میدانم تو هنوزم به اینجا سر میزنی و حرفهای ما را می شنوی یاد تو هماره جاودان باشد تلخ است خیلی تلخ است این زندگی تلخ است خدایش بیامرزد
سلام دوست عزیز: کریسمس رفتن ما نه بلکه آمدن مسیح است. چقدر در مورد خداوندمان مسیح اطلاعات دارید نمی دانم.اما فکر می کنم کمی تامل لازم است برای رسیدن به خدا. مسیح دین نیست که به ما می گویند مسیحی ما ایماندار هستیم نه مسیحی. درهای قلبتان را باز کنید چونکه مسیح می گوید:من پشت در قلب شما هستم و بر در می کوبم هر که تشنه من باشد در را بر من خواهد گشود و من داخل خواهم شد. من برادر شما بشارت می دهم که خدا یکتاست و یکی است اما برخی نمی خواهند خداوند را همه بشناسند و جلوی ما را می گیرند چونکه اینانند دوستان شیاطین.می گویند شما (یعنی ما ایمانداران به مسیح) خدا را قسمت کرده اید و خدای شما سه تاست و یا می گویند کتاب شما تحریف شده است.بله من به شما می گویم که خدای ما یکی است نه سه تا و دوتا و همچنین می گویم اینان که کتاب ما را تحریف شده می نامند نمی دانند که چنین حرفهایی غلط است. پیشنهاد می کنم کتاب مقدس را از سایت ما دانلود و مطالعه کنید. دوست من خدا را بخوان تا تو را از خواندنیها قرار دهد.دعا می کنم که شما هم هرچه زودتر تولد تازه ای پیدا کنید و راه نجات شما فراهم شود. به نام عیسی مسیح.آمین[لبخند]
ای خدااااااااااااااااا لعنت به این زندگی من الان خبرو خوندم شکه شدم از اشک دارم می تر کم ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
در بلند ترین شب سال آسوده بخوابی خواهر خوبم کاش تو بیداری باهات آشنا میشدمَ......................خدا رحمتت کنه دوست عزیز میدونم که از من هم بیدارتری و از ما هم بهتر میتونی بیای و اینا رو بخونی اینجا گل نداره وگرنه برات میذاشتم ...............................................................................................................................
من همین الان با تو آشنا شدم. از طریق گروه مارشال. چه آشنایی دیر و عجیبی!!!!!!!!!! دارم از بغض خفه میشم. خدا بیامرزدت عزیزم. برای شادی روحش صلوات بفرستید!!!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
با سلام به همگی دوستان خبر ناخشایندی از گروه مارشال مدرن به من رسید که دیگه ما دوست خوبمون سحر رومی را در این دنیا نخواهیم دید و به جانب حق شتافته بر اثر سانحه واژگونی اتوبوس در دره .برای شادیش فاتحه بخوانیم دوستان عزیز ....تسلیت
سحر حرفی برای زدن نمونده.
فقط می گم دلتنگتیم.
چه زود به دنیای فانی شتافتی..
khoda rahmatet kone sahare aziz:((
ثانیه ها چه سرد و سنگین و در سکوت از پس آن سحر سیاه می گذرند ...
و تو همچنان نیستی ...
آن سحری که آمد تا سحر نازنین همۀ ما را از حسادت اش با خود ببرد ...
و چه ساده همۀ ما این ثانیه های سخت را تنها نظاره می کنیم ...
نظاره می کنیم، دوستانت، من، ما، خدا ... خدا؟؟؟! راستی گفتم خدا ... خیلی وقت است که با او دیگر وداع کرده ام، دیگر او را نمی شناسم، اصلاً نمی دانم چطور شد که نامش دوباره بر قلم ام جاری شد ... شاید بخاطر اینکه دوستان ات مدام اسمش را می آوردند و ازش گله داشتند. اما من از او گله ای ندارم، برایش تره هم خرد نمی کنم چه خواسته از او گله کنم، مگر چه کاره است؟ فکر کرده کیست؟ او هم همین کنار ما ایستاده بود وقتی رفتی و رفتن ات را تماشا می کرد ...
سحر، سحر، سحر ...
داشتی می آمدی تا بلندترین شب سیاه سال را بدرقه کنی. داشتی می آمدی تا یلدای مان را سحری از جنس دیگر ببخشی، سحری از جنس پاکی و زلالی و صداقت، همان هایی که خودت می گفتی دوستشان داری ...
اما آن سحر سیاه جمعه 29 آذرماه، یلدای مان را بی سحر کرد ...
حالا تو دیگر نیستی، تازه شدی مثل ما که هرگز نبودیم.
حالا دیگر آن قلم زیبایت، ای روزنامه نگار ِ روزهای تنهایی ... دیگر نیست ...
قلم ات دیگر نیست تا دردهایمان را فریادی هنرمندانه کند ...
تو نیستی که ببینی پدرت، "سیروس رومی" که پدر روزنامه نگاری فارس است با خبر رفتنت، به خوابی عمیق فرو رفته تا درد رفتنت را که قادر نیست با قلم اش به تصویر کشد، احساسی از جنس دیگر کند ...
و تو همچنان نیستی ...
و اما چه ساده همۀ ما این ثانیه های سخت را تنها نظاره می کنیم ...
سه شنبه سوم دی ماه سرد و ساکت و غمگرفته،
پیام جهانگیری
شیراز
someone said something
I didn't believe it
someone says something
just care, to hear it
hear it , see it, care it but not to reveal it
where do I go to touch it
someone said something
don't bring me into the earth's account
cuase i'm said to bear
don't leave the heaven for nothing's count
is it me? or it is you
who said? to someone to say something
for me it is lost, for you it is cost
the cost to see that it was true
that the earth wasn't deserved
for the one whose place is too far above the earth
just hear,just care,just believe
someone says something
there is no need for ear,no need for eye
who has said?, to live is to die
but not vanish, bring your mind into try
who is dead,who is alive
yes, it is me waiting to be awaked
straggle,wanderer, to die is to be alive
hear! someone says something
there is no gap between us
whose presence says something
tired , weared, everlasting stars drop from the eyes
recall what is done , for this matters
matter is here,there,everywhere
just continue the way
the way someone said something through the ray
we are immortal for the sake of love
and nothing else matters
من هم نمی شناسمت !! و میدانم بسیار سخت است غم نبودنت برای همه ی کسانی که دوستت داشته اند !!
روحت شاد سحر عزیز !
اسوده بخواب !
خدا نگهدار برای همیشه!!!؟؟؟
در بلاگ ستاره باران این خبر دردناک رو دیدم.تمام وبلاگ خود سحر روخوندم.از خبر فوت شوهر خواهر آنهم در تصادف و بیان احساسات سحری که اینک در بین ما نیست خیلی تعجب کردم و متاثر از اینکه چرا همیشه خوبان از بین ما زودتر میروند.
سحر مهربان بود -تمام نوشته های او این مطلب را فریاد می زند و انگار دست روزگار با مهربانان نامهربان است...
نوشته هایش بسیار زیبا و عمیق است .حیف که این بلاگ در آخر پاییز یخ زد...
تسلیت و آرزوی صبر و سلامتی برای پدر ایشان و تسلیت برای همسر -مادر و دو خواهرش ...
بقول سحر:
خدا هر کاری که میکنه حکمتی توشه!!!
سلام از گروه مارشال این خبر رو شنیدم و علی رغم اینکه نمی شناختمت خیلی متاثر شدم.این متن رو برای خانواده ات می نویسم اگر خواستند روی سنگ مزارت بنویسند:
گوش کن غمخوار من بعد از این میثاق ما اینجاست تا نشینم بر مزارت آنچه می خواهد دل تنگم بگویم.
روحت شاد یادت ماندگار
خدایش بیامرزد
روحت شاد عزیزم
خدا بیامرزتت.
وقتی خبر رو شنیدم واقعا متاسفم شدم . خدا رحمتش کند .
خدا رحمت کند..من خیلی ناراحت شدم.
رفتی و پدرت را در تنهایی و سکوت گذاشتی . نمی دانم در این زندگی چه حکمتی نهفته که پایانش حکایت های دنیای وارونه است ...
برای خانواده ات خصوصا دوست عزیزم جناب سیروس رومی آرزوی صبر دارم.
به خانواده محترم مرحومه وتمامی وبلاگ نویسان تسلیت میگم
سحر روز خاک سپاریت همه میگفتن رفته عروس بهشت بشه.. برات دعا میکنم...دخترخاله ات
زندگی جاریست
همه خوابند ، وقتی می میرند بیدار می شوند. ( حضرت علی (ع) )
عزیز دلم گریه و غم و غصه تاب و توانم را کرفته . چطور می توان نبودنت را باور کنم ؟ خدای مهربان فرشته زیبای ما را با نیکان و بانوی دو عالم (فاطمه زهرا ) محشور کند .
مرا چه به تنهایی ........... زندگی باید کرد .
برای پدر و مادر و خواهران مهرانت صبر و شکیبای آرزو می کنم .
راستی که هر چه ما سحر را دوست داشته باشیم / خدای خوب و مهربان او را بیشتر دوست دارد و حکمتی در این راز نهفته است. ۰برای شادی ......سحر عزیز صلوات ؛
روح پاکت قرین رحمت وشادی باشد ان شا الله...صبر و بقای عمر برای علی عزیز و خانواده بزرگوارت...
تو که در پناه حق و در آغوش فرشته ها هستی
حتما خداوند میزبان مهربان تری از ما و مردمان بی مهر این دنیاست.
برای صبر همسر و پدر و مادر و خانواده ات دعا کن که آنها سخت بی تاب تو هستند. برای آنها صبر و آرامش بخواه از خداوند.
در آرامش مطلق باشی و خدا به همراهت باد
بعضی ها خیلی زود میروند
باورم نمیشود
شاید میخواست فرشته گان بر دستش حنا بمالند
برای خانواده عزیزیت صبر جمیل خواهانم
روحت شاد ای عزیز رفته
"یا لطیف"
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکوئی نبرند
سحر عزیز
روحت شاد و قرین رحمت ازلی باد
جناب اقای سیروس رومی بزرگوار
رویین دلانه باید از این خوان غم گذشت
آوار ناگهانی کوهی اندوه بر دوش دلی شکسته ، یک آسمان شکیبایی می خواهد. لب به یاری میگشایم به تسلایی همیشگی
اسماعیل عسلی
سلام
مراسم هفتم سحر در مسجد جامع نارمک تهران برگزار میشه .. واسه همه اونهایی که میشناسنش و دوسش دارن گفتم....البته همین که واسش دعا کنید فکر میکنم روح سحر شاد خواهد شد
mara che be tanhai va sokuttttttttttttt!
tanhai va sokuttttttt rasme in donyast va hala bayad in jomlaro avaz kar be mara che be hayahoo.....ruhet shad azizam.jat khube aziz matmaenim
سحر کجایی؟
سحر رومی در اثر حادثه در جاده شیراز از بین ما رفت.حادثه تصادف فقط یک کشته داشت اونم سحر رومی بود.روحش شاد
مرگ فریاد زد: محبوب من اینک
لحظه اسایش....
لحظه ندا ....
لحظه چکیده همه لحضه ها.....!!؟؟؟
و حقیقتی بزرگتر از مرگ وجود ندارد........!!!
ار ته دل ارزوی ارامش برای خانواده و دوستان سحر دارم .....
از طرف خودم و همه مارشالیها به خانواده بزرگ رومی تسایت میگم
آسوده بخواب!
سحرم ت بودی نفهمیدیمت.فکر و ذره ذره وجودمو پر کرده.کاش خواب باشه و یک کابوس که زود تمام بشه .
سحرم ، مادرو همسرتو آرام کن که بی تابی برای تو داره از پا درشون میاره.
همسایه مهربون
خدا بیامرزدت...روح مهربونت قرین رحمت باد....
همسایه از سایت شعرنو این خبر تلخ و فهمیدم و چه دیر خوندم احساستو مثل همیشه خواهر گلم...این غزل و تقدیم به قلب مهربونت...بپذیر...
آرزوهایم به تابوتی سوار
می رود همسوی گوری رهسپار
رفته بودم تا تو را پیدا کنم
گم شدم در کوچه های انتظار
من به مژگان تو آویزان شدم
واژه ای نمناک بر قلبم ببار
آنقدر بی تاب ماندم،عاقبت
محو گشتم در غروب روزگار
دست بر هر در زدم دروازه شد
از نگاهم هر دلی شد بی قرار
چشم هایت با تبسم زد نهیب
ای غریبه آمدی اینجا چه کار؟
من دعاها خوانده ام در هر غزل
تا به سویم آمدی همسایه وار
واژه تا از سوی قلبم می رسد
قطره اشکی می چکد بی اختیار
مصرعم آمد تو را پیدا کند
گم نمی ماند غزل از بیت یار
مرد تنها مانده با غم ها منم
بی نشانم،شبنمی از غم ببار
زورقی بشکسته در دریای غم
رحم کن ای ناخدا بر حال زار
یک غزل از قلب بیمارم بخوان
تا بگویم غصه های بی شمار
دل نبیند گریه ات را ماه من
روزگاری می رسد بر ما بهار
من به جایت ناله ها سر می دهم
تا بشویی باغ دل را از غبار
همسایه آذر۸۷
چقدر دلتنگی برای آنها که دوستت داشتند گذاشتی.
نمیدانم چه بنویسم سکوت بهترین واژه است!!
دوستان عزیز
من ایشان را نمیشناختم از طریق مارشال با خبر شدم
نگذارید این وبلاگ خاموش بماند
چراغش را روشن نگه دارید
روح سحر رومی شاد
روحت شاد سحر خانم
سلام
حرفات قشنگه
میشه اینجا عضو شد ؟
من که نتونستم
اگه میشه لطف کن یه ایمیل برام بزن تا من هم عضو بشم
ممنون
سبز مانی و برقرار و هماره قلمت در راه آزادی و آزادگی روان باشد
نههههههههههههههههههههههههههه
من نفهمیده بودم
متاسفم
سحر عزیز
تازه با حرفات آشنا شدم
ولی میدانم تو هنوزم به اینجا سر میزنی و حرفهای ما را می شنوی
یاد تو هماره جاودان باشد
تلخ است خیلی تلخ است
این زندگی تلخ است
خدایش بیامرزد
سلام
زیبا و ملموس بود
شاد باشین
باز باران باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
سلام دوست عزیز:
کریسمس رفتن ما نه بلکه آمدن مسیح است.
چقدر در مورد خداوندمان مسیح اطلاعات دارید نمی دانم.اما فکر می کنم کمی تامل لازم است برای رسیدن به خدا.
مسیح دین نیست که به ما می گویند مسیحی ما ایماندار هستیم نه مسیحی.
درهای قلبتان را باز کنید چونکه مسیح می گوید:من پشت در قلب شما هستم و بر در می کوبم هر که تشنه من باشد در را بر من خواهد گشود و من داخل خواهم شد.
من برادر شما بشارت می دهم که خدا یکتاست و یکی است اما برخی نمی خواهند خداوند را همه بشناسند و جلوی ما را می گیرند چونکه اینانند دوستان شیاطین.می گویند شما (یعنی ما ایمانداران به مسیح) خدا را قسمت کرده اید و خدای شما سه تاست و یا می گویند کتاب شما تحریف شده است.بله من به شما می گویم که خدای ما یکی است نه سه تا و دوتا و همچنین می گویم اینان که کتاب ما را تحریف شده می نامند نمی دانند که چنین حرفهایی غلط است.
پیشنهاد می کنم کتاب مقدس را از سایت ما دانلود و مطالعه کنید.
دوست من خدا را بخوان تا تو را از خواندنیها قرار دهد.دعا می کنم که شما هم هرچه زودتر تولد تازه ای پیدا کنید و راه نجات شما فراهم شود.
به نام عیسی مسیح.آمین[لبخند]
ای که یادت آرامش بخش تمام جانها و روح هاست
سایبانی از تعهد و ایمان را بر خانه مهربانی ما بگستران
و قلوب ما را آکنده از صمیمیت و وفاداری و گذشت فرمای
سحررررررررررررر چرا رفتی ؟
منی که نمی شناختمت وقتی این رو خوندم تو شوکم هنوز هم تو شوکم چرااااااااااااااااااا خدایا چرااااااااااااااااااا
پس آدم واسه چی زندگی کنه :)))))))))))))
خدا رحمتش کنه :)
ای خدااااااااااااااااا لعنت به این زندگی من الان خبرو خوندم شکه شدم از اشک دارم می تر کم ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
در بلند ترین شب سال آسوده بخوابی خواهر خوبم
کاش تو بیداری باهات آشنا میشدمَ......................خدا رحمتت کنه دوست عزیز میدونم که از من هم بیدارتری و از ما هم بهتر میتونی بیای و اینا رو بخونی
اینجا گل نداره وگرنه برات میذاشتم ...............................................................................................................................
من همین الان با تو آشنا شدم. از طریق گروه مارشال. چه آشنایی دیر و عجیبی!!!!!!!!!! دارم از بغض خفه میشم. خدا بیامرزدت عزیزم. برای شادی روحش صلوات بفرستید!!!