جلبک های سبز تن خسته دریا را نوازش می کنند
خاک هرزگی دریا را می خندد
باد نگرانی سنگ را به بازی می گیرد
درخت سکوت می کند
زن آیینه ها سرگردان در پی هیچ ، تاب بازی می کند
مرد می گذرد.
در این ساعت های معکوس تنهایی
در این آغاز نگران کننده
این همه موج
این همه تنفس های بی مقصد
این همه من .
می گویی خدایی در راه است ؟
درست نیست که بگویی: آغاز؟
باید بگویی: آغاز...
دنیا را بنگر که چگونه می رقصد، تو هم همراه شو،
که زود تر خسته می شود؟
زندگی که سرانجامش پوچیست؟!
یا تو که که همراهی به بزرگی خدا داری؟
کافیست امتحان کنی
سلام دوست عزیز خوبی؟ مثل همیشه زیبا بود. مرسی خبرم کردی. شاد باشی/ التماس دعا
آغاز همیشه با خدا همراه بوده پس حتما خدا در راهه .
زیبا نوشتی سحر عزیزم - راستی سحر همیشه خودش یه آغاز بوده - آغاز صبح زیبا
به امیددیدار
سلام
خیلی قشنگ بود
قربانت یک آدم اینجوری
سلام
منم به روزم زودی بیا!
منتظرتم
قربانت یک آدم اینجوری
سلام
این روزا بد جوری دچار ه یاس فلسفی شدم با بند آخر شعرت یاد جمله پل سارتر افتادم ؛ کاش خدایی هم بود ....بعضی وقتا شک مثل خوره به جونم می افته.خیلی زیبا نوشتی.شاهکاری.
درضمن من دیگه اون عبارتو نمیگم میتونی به کامنتای احیرم نگاه کنی.
شبت ستاره بارون
میگن در راهه ولی من که چیزی ندیدم. تو دیدی خبر کن. این یعنی روزگار. اینها همه میگذرن. از ما چی میمونه ؟ فریب اون دنیا رو هم نمی خورم.
نمی دانم هنوز که هنوز است صدای بالهایم را می شنوی ؟!
آخر دیگر بی صدا گذر می کنم از روزهایت ... !
سلام عزیزم
ممنون
خوبی تو؟
تو گوش شنوا پیدا کردی نیگرش دار تا من خودمو برسونم (خنده)
خدا هست
چرا دنباله خدا میگردی؟
اونا همه مشکلاتن
باید ردشون کنی
تا به مشکل برخوردی دنباله خدا میگردی چرا؟
زن ایینه ها سلام!
هنوز توی شکی با خودت؟
زندگی فرصت بس کوتاهیست تا بدانیم که مرگ آخرین نقطه پرواز پرستو ها نیست مرگ هم حادثه است مثل افتادن برگ که بدانیم پس از خواب زمستانی خاک نفس سبزبهاری جاریست
رد پای اشکهایم را بگیر تا بدانم خانه عاشق کجاست
سلام سحر عزیز
این همه تنفس های بی مقصد..........
جالب بود
فعلا
سلام.خوبین؟مرسی که سر زدید.میخواستم بگم اگه میشه لینک منو تو وبلاگتون بذارین.تا شاید بازدید کننده های شما گوشه چشمی به من هم داشته باشند.ممنون
مرد می گذرد...
شاید اگه زن میتونست مرد و نگه داره...شاید یه جلبه توجه...شایدم نیازی به موندن مرد ندیده... نمیدونم!
هستش
من دیدمش و حسش کردم
باور کن فقط باید دلت رو بسپاری به دریا
سلام سحر عزیز٬
خوبی؟ نگرانت بودم ؟ خوب شد که دوباره ازت با خبر شدم .
این بار احساست کمی دریایی ..... سکوت شب و سکوت امواج دریا ...
آغازش زیباست اما ...احساس از دست دادنش رو میترسم......میترسم موج ثابت نمونه .....اونو با خودش ببره من باز تنها با سکوت سرد شبانه ....
بسیار زیبا نوشتی ......... موفق باشی
سلام،
نماز روزه هاتون قبول سرسفره افطار فراموشم نکن.
ممنون اومدی اما یه سوال که...
ولش کن.
موفق باشی!
قشنگ بود یاد نمایشنامه در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت افتادم نمی دونم چرا ولی تو ذهنم یه چیزی بین مفهوم این متن(۴ سطر آخر) با اون نمایشنامه مشترک بود
اگه نخوندیش حتما بخون.
موفق باشی یه عالمه
تا بعد...
سلام
زیبا بود
به یاد یک نمایشنامه افتادم
اسمش رو یادم نمیاد
ممنون
سلام دوست عزیز ممنون که بهم سرزدی وبتم خیلی قشنگه
بازم بیا پیشم بای بای
دریا و این همه ادعای قشنگش..!
دریا به بزرگی دل ما که نیست عزیز
سلام ممنون سر زدی همین روزه با هم تبادل لینک می کنیم
ببخشید منظورم اینه که اگه دوست داشته باشی این کار رو بکنیم
بای
شاید.
نعوذبالله . خدا در همین نزدیکی است....
سلام دوست خوبم.خوشحالم که افتخار اینو داشتم که میزبان حضور سبزت باشم در وبلاگ ناچیزم.و همینطور خوشحالم که افتخار بازدید وبلاگتو داشتم.بازم بهم سر بزن عزیزم.شاد باشی
پس من نقش خودم را یافته ام در طبیعت (درخت)
می دانی دوست عزیز اشتباه همین جاست ؛
خدایی در راه نیست ،
او اکنون در توست در جلبک ها در خاک در باد در درخت ...
خدا همیشه در راهه...
چه وقته این همه موج چه وقته سکوت و درد
فقط نمی دونم چرا اون همیشه در راهه..؟!
پس وقتش کی می رسه........
وقت رسیدن!
در راه بود ، در راه مُرد
اگر میتوانی بی خدا باش
اگر نه ...
یک خدایی بتراش
هیچ وقت از موسیقی وبلاگت زده نمیشم
خیلی دلنشین ، شادی آفرین و آرام بخش هست
سلام بعضیا (چمشک)
بسته شدن وبلاگ میلی جون رو بهت تسلیت میگم
بعدش این پستت رو خیلی دوست دارم
با تک تک جمله هاش حال میکنم
حتی تک تک کلمه هاش
یا حق
خدا جایی نرفته که حالا بخواد در راه اومدن باشه
خدا هست
و
اگه کسی خدا رو حس نکنه
این اون کسه که جا به جا شده خدا همچنان بر جای خود است
خدا هیچ جا نرفته
دریا بخون عاشقانه عشق تو در باورم بس
بعد تو هم بغض عاشق دیگر نشد یاورم کس
دریا کمک کن ببارم بر ساحل خشک فردا
کولی پرغصه ام که لبریزم از بغض دریا
سلام. خوبی دوست گلم؟
دفتر عشق به روز شد .
منتظر حضورت هستم.
شاد باشی
یا حق ( التماس دعا )
گر نیایی تا قیامت انتظارت می کشم. منت عشق از نگاه پر شرابت می کشم. ناز چندین ساله ی چشم خمارت می کشم. تا نفس باقیست اینجا انتظارت می کشم....
وقتی این همه تو هستی حتما خدایی هم هست...
واقعاْ نمیدونم... خودت چی فکر میکنی؟ هست؟
...
من به روز هستم.
دیروز منتظرم فردا را ،شاید آخر ابر احساس تو باران ریزد! شاید آخر بوسه من به لب عکس ترت جان گیرد! شاید این بغض فروخورده من،بر سر شانه تو سر ریزد! بشکند شیشه تنهایی من،این همه واژه آه از دلم بگریزد! نه به خوابم که به بیداری خویش،سینه ام سینه ی گرم تو را بفشارد! ولی افسوس و صد افسوس که باز امروزم،با امیدی که کمرنگ تر از دیروز است، به امید صبح فردا میمیرد
------
سلام خوبی ؟
ممنون از اینکه بهم سر زدی
خیلی لطف کردی...
به امید دیدار!
فعلنااا....
---------- یا حق !----------
سلام دوست عزیز
آری همیشه خدای در راه است!!!
با یه مطلب به روزم
منتظر حضور گرمتان در سرزمین آفتاب هستم
در این أغاز نگران کننده به دنبال امید راهت رو پیدا کن...
سلام سحر جان
ممنون که خبرم کردی
این پستت هم قشنگ بود اما نمیدونم چرا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم...
یعنی مث پستهای دیگه ات نبود
شاید هم من مث وقتی که اون پستاتو میخوندم نیستم
نمیدونم !
آرامش تو آرزوی همیشگی من
یه انار گنده که ترکیده و دونه هاش همه جا رو قرمز کرده. اینم حس من از این یکی متنت بود.
خانوم کجایی کم پیدایی. آی دی جدیدت چیه که نوشته بودی در کامنت قبلی؟
خدا در راه نیست
ماییم که در راهیم!!!
من می گفتم خدایی آخر راه هست؟!!
خدا به تو می گوید: مگر نمی دانستی که پشت سر هر معشوق خدا ایستاده است؟
تو برای من بود که این همه راه آمده ای و برای من بود که این همه رنج برده ای و برای من بود که این همه عشق ورزیده ای. پس به پاس این، قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم. و این ثروتی است که هیچ کس ندارد تا به تو ارزانی اش کند.
سلام سحر جون
خبری نیست ازت ؟ مثل اینکه خیلی گرفتاری
اما با این نوشته زیبات غیبتت رو موجه کردی ، مثل همیشه بی نظیر بود
قلمت سبز دوست من دوست داشتی یه سری بزن
شاد باشی
سلام سحر جون
کم پیدایین؟
البته نا پیدایین نه کم پیدا .
خیلی نگرانتان بودم
نگرانم نگرانم که تو یار دگرانی
تو عزیز من و اما به کنار دگرانی .
باد نگرانی سنگ را و شما نگرانی مرا به بازی گرفتین.
موفق و پیروز - سربلند و موید باشید.
ممنون از لطف شما،
شعرتون فوق العاده قشنگه،
نماز و روزه شما هم قبول باشه!
سحر واسم دعا...اینروزا تنهاتر از همیشه ام
احساس میکنم تا حالا به کوهی از جنس ماسه تکیه کرده بودم
افسوس...
سلام.من اپم خوشحال میشم سر بزنی.
سلا خانوم خانوما چشم مراقبم.... آپ کردم.
سلام سلام... خیلی قشنگه... کاش میتونستم مثل شما بنویسم...
خیلی موفق باشی... منم آپ هستم... منتظر قدمهاااات...