گروه پانک راک "نبض" داره آلبوم سومشو وارد بازار می کنه. بچه های "نبض" ( آرش و علی) دو نفری کار می کنن. سالهای ساله که توی سانفرانسیسکو هستن و هنوز یکدونه کنسرت هم ندادن.
آلان در حال تموم کردن سومین آلبومشون هستن. آرش رفته ایران بگرده و علی هم برای تعطیلات آمده بود لندن. با علی تو یک کلوپ خصوصی هنرمندا تو لندن به اسم hospital قرار گذاشتم که هم از منظره های در و دیوار اونجا لذت ببریم و هم درباره کارهاشون گپی بزنیم.
مصاحبه نصفه شب ،مابین آسانسور ، کتابخونه ، و بار این کلوپ انجام شد.
علی جان، تو و آرش دو عضو گروه نبض هستین. آخه مگه میشه دو نفری گروه راک زد؟
آره. اگر چند نفر دیگه بودیم بهتر بود. اما اینجوری یک راحتی خاصی بهمون میده که سلیقه های مختلف رو توی کارهامون به کار نبریم.
اما در عین حال روی صدای موسیقی هم تاثیر میگذاره. چون مجبورین بعضی جاها از کامپیوتر استفاده کنین. درسته؟
تا حدی. اکثراً صدای درام به صورت الکترونیک هست، اما صدای گیتار و بیس و بقیه چیزها رو خودمون می زنیم.
تاریخچه آلبوم ها
آلبوم اول: Message Of Simplicity ( پیام سادگی )
آلبوم دوم: زرد، آبی و سبز
آلبوم سوم: ( هنوز معلوم نیست ) |
فلسفه گروه "نبض" چیه؟
اینکه کار خودمون رو بکنیم. اصلاً برامون مهم نیست که راهی رو بریم که مردم بپسندند! واقعاً وقتی موسیقی مون رو می زنیم به این فکر نیستیم که آلبوم چه شکلی بگیره که مردم خوششون بیاد! بیشتر راه خودمون رو میریم.
پایگاه "نبض" کجاست؟
توی سانفرانسیسکو در آمریکا. ما هر چند وقت آهنگی رو با هم می زنیم و الان هم آلبوم سوممون تقریباً تمومه. سیزده چهارده تا آهنگ درست کردیم که فقط باید تکمیلشون بکنیم.
شعرهای آلبوم رو چه کسی می نویسه؟
آرش. آهنگ ها رو معمولاً من شروع می کنم و بعداً توی استودیو، تنظیم اونها رو با هم انجام میدیم.
علی، تو بعد از بیست و هفت سال رفتی ایران. سفرت چطور بود؟
خیلی عالی بود. ما که خارج از ایران هستیم چیزهایی می شنویم که اصلاً توی ایران وجود نداره! خیلی سفر خوبی بود و خوش گذشت.
از راک توی ایران چه خبر؟
متاسفانه وقت نشد دنبال این کار برم. اما به مغازه بتهوون رفتم و راجع خودمون و گروه "اوهام" پرسیدم که خیلی جالب بود.
گروه های راک ایرانی خارج از ایران زیاد هستن؟
من گروه "خاک"، "اوهام" و "میرا" رو شنیدم اما اکثراً این گروه ها توی ایران هستن.
شما اجرای زنده هم دارین؟
نه متاسفانه تا حالا نداشتیم. برای ما اولین چیزی که مهمه اینه که باید وقت کنیم که یک گروه کامل موسیقی راه بندازیم.
یعنی ممکنه یه روزی کنسرت بدین؟
حتماً. اما مهمتر از اون عشقی هست که من و آرش از ساختن موسیقی می گیریم و باز هم مهم نیست که برای چه کسی می زنیم و تو عالم خودمون، عشق خودمون رو می کنیم.
من با پینک فلوید (Pink Floyd) بدی ندارم. ولی کسانی که توی ایران موزیک می زنن یا از پینک فلوید خوششون میاد یا Heavy Metal شدید! اما گروه هایی که ما رو راه انداختن اصلاً به این سبک ها ربطی ندارن! گروه های موسیقی هستن که شاید خیلی ها اصلاً نشناسند! آهنگ هایی که ما دوست داریم خیلی از لحاظ موسیقی ساده تره.
نقشه های آینده "نبض":
قبل از آلبوم سوم قراره دو آلبوم دیگه بیرون بده که آهنگ هایی که به آلبوم های قبلی نرسیده یا به سبک های دیگه زده شده در اون وجود داشته باشه. یک ویدئو جدید هم از آهنگ "راه نبض" که به صورت انیمیشن هست قراره به زودی روی وب سایتشون بره.
آلبوم عکس
گفتگو با داریا، خواننده هیپ هاپ
| |||||||||||
مدتی هست که نهضت خفته و در حال بیدار شدن موسیقی زیر زمینی را در ایران دنبال کردیم. این هفته با یک یک جوان هیپ هاپ دیگه آشنا میشیم. داریا ، ۲۰ سالشه و چند ساله که در داخل ایران فعالیت میکنه.
از کی هیپ هاپی شدی؟ ۱۳ سالم بود که با کارهای رپ آمریکایی آشنا شدم و ازشون خوشم اومد. اول فقط به این کارها گوش می دادم تا اینکه فهمیدم توی ایران یک سری فعالیت موسیقی در همین زمینه انجام میشه. به همین خاطر سعی کردم در همین زمینه اطلاعات جمع کنم که برای خوندن چه کارهایی باید انجام داد و الان تقریباً دو سالی هم هست که می خونم. الان وضعیت رپ خون ها از نظر سنی و چیزهایی که برای خوندن انتخاب می کنن چیه؟
من زیاد توی جمع این بچه ها نبودم. اما فکر می کنم مردم ما رپ رو بد می دونن! حتی لباس های بگی ( Baggy ) و تی شرت های گشاد توی تهران یک جور انگشت نما شده! البته نمی دونم ریشه اون از کجاست. تنها یک رده سنی خاصی هست که از این سبک خوششون میاد. چون موسیقی رپ رو به آسونی میشه اجرا کرد، هر کسی جدیداً از راه میرسه شروع میکنه به رپ خوندن و فکر این رو نمی کنه که رپ رو از پایه یاد بگیره و از روی اصول کار کنه. از کارهات بپرسم. از آهنگ "خودخواه" برامون بگو که جریانش چیه. من اکثر کارهایی که مینویسم از مسائل شخصی خودمه. این آهنگ هم داستان یک شخص بخصوصیه که قرار شده اسمی ازش نبرم. من با دوستم رضا پیشرو که خواننده رپ هست نشستیم و تصمیم گرفتیم که این موضوع رو انتخاب کنیم و هر کسی از طرف خودش بخونه. هر کسی هم نسبت به حسی که به طرف داشت، یک جور این شعر رو گفت. من هم زدم به سیم آخر و این شعر رو گفتم که کار بسیار پسر پسندی هم شده چون خیلی ها همین مشکلاتی که من توی این آهنگ میگم رو دارن! جریان آهنگ Bonnie and Clyde چیه؟ Bonnie and Clyde دو تا آدم جنایتکار و خشن هستن. من در این آهنگ به این موضوع اشاره کردم که چطور دو نفر که حتی از هم دور هستن همدیگه رو دوست دارن. این آهنگ از روی داستان زندگی خودم نیست و فقط در حد یک موضوعه. در طول آهنگ ما هر دو از هم یاد می کنیم و در آخر با حسی که داریم به همدیگه دلداری میدیم. من این کار رو با مانا که اولین کارش بود خوندم.
از آهنگ "منو بین" هم تعریف کن. این آهنگ رو با دو تا از دوستان خوبم عماد و بهمن اجرا کردم. من با عماد چند وقتی رفت و آمد داشتم. در ابتدای کار من، عماد خیلی اصرار داشت که یک کار به من بده و من هم بدم نمیومد که باهاش کاری رو انجام بدم. در اینجا بود که عماد، دوستش بهمن رو هم به من معرفی کرد که سبکش R 'n' B بود. در نهایت ما سه نفری با هم این کار رو انجام دادیم. البته متاسفم به دلیل مشکلاتی که داشتم از ریتم و آهنگ یک خواننده دیگه توی این کار استفاده شده. الان چکار می کنی و آیا آلبومی در دست تهیه داری؟ الان دارم به کارهای آلبوم جدیدم فکر می کنم که ۱۰ تا آهنگه. موضوعات آهنگ ها راحت تر شده. من توی کارهام از الفاظ بد و فحش استفاده نمی کنم که هر کسی بتونه کار رو گوش کنه. شعر این آهنگ ها همه مال خودمه و هنوز تصمیمی نگرفتم که از وجود کسی توی این آلبوم استفاده کنم. |
گفتگو با جمشید و گروهش
| |||||||||||||||||||||
آلبوم "فریبانه" جمشید چند ماهیه که بیرون آمده و همین هفته آهنگ فوتبالش هم وارد بازار شد.
خوشبختانه تو یکی از کنسرتهای بزرگ اروپاش پشت صحنه دیدمش. هم رقصنده ها باهاش بودن و هم دو تا پسری که تو آلبومش رپ خوندن. نتیجه نیمساعت پشت صحنه اینجا ست: آخرین بار که تو رو در لندن دیدم نگران بیرون آمدن آلبوم جدیدت بودی. اونهم که بیرون اومد ...
آره خوندن عشق ماست و سعی می کنیم که یک کاری که شایسته مردم است را به اونها تقدیم کنیم.
از آلبوم جدید بگو آلبوم به اسم "فریبانه" است که برگرفته از شعرهای بابک رادمنشه که میگه:
از فریبانه مهتاب تا خورشید - از سپیدار سحر تا امید - از بلندای زمان تا جاوید - من و تو همسفریم به مقصد خانه عشق - هر دومون مثل همیم رای افسانه عشق
الان می فهمم که چرا لندن بودی، اینجا بودی تا بابک رادمنش رو ببینی و آلبومت و ضبط کنی؟
آره و دوتا از آهنگها را هم دوست داشتم که با صدای ایشون همراهی بشه: آهنگ "ترک غربت" و "فریبانه" را در اونجا ضبط کردم.
آهنگ دیگری در آلبوم هست به اسم "آشتی" که امیدوارم قهرها و کدورتها رو ضرب فنی بکنه. آهنگ چهارم به اسم "شیخانه" است که امیدورام همه و از جمله کردهای عزیز باهاش ارتباط برقرار کنن و برقصن.
آهنگ "می خواستتم" هم به سبک ترنس (Trance) است که با همکاری بچه هایی که قبلا این آهنگ را خونده بودن اجرا کردم.
پس همه جور آهنگ با حال و هوای مختلف در این آلبوم وجود داره آره سعی خود من این بوده که آلبوم یکنواختی نباشه. حتی آهنگ "میرم" هم در آلبوم به سبک رپ است.
بچه های رپ خون گرونه جمشید
شب کنسرت آلمان دو تا جوون رپ خون با جمشید آمدن رو ی صحنه. تو آهنگ " می خواستمت" و " میرم" صدای رپ بچه ها هستش.با آرش و شایان، یک گپی زدم
"موسیقی پاپ ایرانی تحمل رپ را نداره" پس اینجا چی شد؟
تصمیم گرفتیم که آهنگهای قشنگ جمشید رو با سبک رپ قشنگترشون بکنیم!
با جمشید از کجا آشنا شدید؟
آرش: جمشید یک روز مهمان پدر شایان بود. ما اون روز مشغول رپ خوندن و ضبط یک آهنگ بودیم که جمشید با کار ما آشنا شد و خوشش اومد. از اونجا همکاری ما شروع شد.
مدل آمریکایی هم می خونید مدل گانگستری؟
"آمریکایی" می خونیم ولی ما گانگستر نیستیم!
سبک ویدیو ها را هم عوض کردی؟
نه سبک را عوض نکردم. سعی کردم که نوع بازی و حرکاتم مرتبط با حال و هوای شعر آهنگ باشه.
پس در ویدیوی آهنگ "دیگه دیر شده" حس کلافگی و سرزنش داره چون در یک اتاق نشستی و تکرار می کنی که دیگه دیر شده دیرشده.
این آهنگ ریشه در تجربه شخصی خودم داره. بیانگر اذیت و آزاری است که من در یک مقطعی از زندگی تجربه کردم.
با خواننده های دیگه هم در این آلبوم همکاری داشتی؟
شادمهر، شهیاد و نامی در تنظیم آهنگ کمک کردن.
از موضوع آلبوم که بگذریم، یادم می آید که آخرین بار از زندگی در آمریکا می نالیدی و شاکی بود الان چی؟
خدا را شکر آدم عاشق اینه که با زندگی بجنگه. من بیش از یکسال در خلوت خودم بودم که این آلبوم را ساختم و همه پیامهای و صداها اشاره به گوشه های مختلف دنیای جمشید داره.
یک خرده خصوصی تر بشیم: بر روی انگنشتهات چیزی نمی بینم؟
فعلا نه! فعلا با عشقم که کارمه حسابی درگیر هستم و پیدا کردن کسی که با آدم و کاری که گرفتارش هست، جور در بیاد، مشکله.
پس فعلا روابط قلبی تعطیله
نه قلب همیشه درش بازه.
گروه رقص جمشید
پشت صحنه بورلی و آویژه تازه از روی صحنه برگشته بودن و تا جمشید آمد نفسی تازه کنه گفتم با این بچه ها هم حرفی بزنم. بورلی 10 سالیه که با جمشید کار می کنه ولی این پنج سال اخیرش جدی تر بوده ولی وقتی فهمیدم که آویژه ایرانیه فوری سر میکروفن رو بردم طرفش و سر صحبت رو باز کردم:
یکی از سوالهایی که بچه ها از ما خیلی پرسیدن اینه: آیا زندگی شما فقط با رقص می گذره؟
آویژه: آره من تمام عمرم فقط رقصیدم از صبح تا شب و عاشق رقص هستم.
شما ایرانی هستی؟
آره، مادرم زرتشتیه.
ویدیوی آهنگها رو چطور می سازن؟
خیلی کار می بره و طولانیه. چون باید برداشتهای مختلفی بگیرن تا یکیش خوب از کار دربیاد.
خسته نمی شی؟
خسته میشم ولی از کار اداری بهتره. از اون کارها بذم میاد. من در دانشگاه رشته خبرنگاری خوندم و در تلویزیونهای ایرانی اینجا کار کردم.
آیا خانواده مخالف رقصت نبودن؟
نه، مادر من یکی از اعضای اولین گروه رقص باله در ایران بود و به من باله یاد داد و منو خیلی تشویق می کنه. اصلا هم برام مهم نیست که دیگران چی فکر می کنن.
چه جوری خودتون رو آماده می کنین؟
با همدیگه برای ساعتهای طولانی تمرین می کنیم. مثلا امروز 6-5 ساعت جلوی آینه تمرین کردیم تا حرکاتمون شبیه به همدیگه باشه.
از چه رقصهایی الهام گرفتی؟
عربی، ایرانی اصل و هیپ هاپ! |
|