someone says something

someone says something

someone says something

someone says something

آغاز؟

 

جلبک های سبز تن خسته دریا را نوازش می کنند

خاک هرزگی دریا را می خندد 

باد نگرانی سنگ را به بازی می گیرد

درخت سکوت می کند

زن آیینه ها سرگردان در پی هیچ ،  تاب بازی می کند

مرد می گذرد.

 

در این ساعت های معکوس تنهایی

در این آغاز نگران کننده

 

این همه موج

این همه تنفس های بی مقصد

این همه من .

 

می گویی خدایی در راه است ؟ 

نظرات 107 + ارسال نظر
مرد جنوبی جمعه 13 مهر 1386 ساعت 08:21 ق.ظ http://www.pesarjonoub.blogfa.com

سلام دوست عزیز
با دلی گرفته به روزم
راستی نمی خوای به روز بشی ..ما همچنان منتظر
همچنان منتظر حضور گرمتان در سرزمین آفتاب هستم

Tini Talker جمعه 13 مهر 1386 ساعت 11:20 ق.ظ http://www.deadly-space.persianblog.ir

به روزم عزیزم

رویای خاکستری شنبه 14 مهر 1386 ساعت 10:40 ب.ظ http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام دوست خوبم خوبی؟
ممنونم از لطفتون
موفق باشی

مهناز سه‌شنبه 17 مهر 1386 ساعت 06:00 ب.ظ http://ziggy.blogsky.com/

سلام ..خوبی ...چه خبر ؟
اغاز راه دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست
این مطلب رو که قبلا خوندم ...راستی لینک دونی خوبی داری ولی بهتر می شد اگه ما هم توش بودی ..موافق نیستی ؟(چشمک )

*سراب* چهارشنبه 25 مهر 1386 ساعت 01:12 ب.ظ http://mirage.blogsky.com

سلام
خوبی؟
کم پیدا شدی؟
به روز کردم
شر بزن
خوشحال می شم
شاد باشی

p.k چهارشنبه 14 آذر 1386 ساعت 03:17 ق.ظ

آیینه !

مهران شنبه 24 آذر 1386 ساعت 01:59 ب.ظ

سلام سحر خانم شعرتون خیلی زیبا بود لذت بردم موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد