می گفت : از اسم ایران می ترسم و احساس می کنم پشت سر این اسم یک سیاهی وجود دارد که من و افکارم را می خواهد ببلعد .
من متعلق به ایرانم اما از ایرانی بودنم نمی توانم لذت ببرم .
من یک ایرانی ام ....؟
من انسان شرف و باورهای زندگی هستم . من برای خوب بودن زندگی می کنم اما ....
دیگر ایران را دوست ندارم . من نمی خواهم تهدیدی برای خودم باشم
شاید چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید ...
بیایید به باور برسیم ....
وای...چقدر زیبا می نویسی...مثل همیشه...
آبجی به وبلاگ منم سر بزن
ما تهدیدیم یا اونا؟
از ایرانی بودنت بدت می آد؟
چرا؟
متاسفم.