مصاحبه با موفقترین چهره اقتصادی در ایران ( مهندس حسین ثابت )

 

 

حق الناس را دست نزن . مصمم باش . عاشق تصمیمت باش . آن وقت است که محال پا به فرار می گذارد " 

اشاره:

وقتی تصمیم میگیرم با روزنامه نگاران شیراز به کیش بروم حس مس کنم مسافرتی متفاوت با دیگران دارم و می توانم تجربیات مطبوعاتی خودم را ، هم با برخورد روزنامه نگاران شیراز بالا ببرم و هم از موقعیت های خوبی که انها بوجود آوردند استفاده کنم

یکی از آن موقعیت ها روبرو شدن با شخصی بود که در جهان هتلداری چهره ای موفق است و از معدود ایرانیانی است که توانسته خود را در میان هتلداران جهان مطرح کند .

او مهندس ثابت است متولد مشهد . نمی توانی سنش را حدس بزنی . یک پارچه انرژی است با حافظه ای قوی . شعر بلند عقاب دکتر خانلری را با شور و احساسی میهن پرستانه می خواند . در مشهد درس خوانده . نهج البلاغه را خوب می شناسد . از قرآن نمونه می دهد و به شش زبان زنده دنیا حرف می زند . او یک ایرانی مسلمان است که به ذره ذره این خاک اهورایی عشق می ورزد .

اتاقش جمع و جور است و مثل تمامی هتل بزرگ داریوش روح ایرانی به وسیله ، نقش برجسته ها و تصاویر هخامنشی موج می زند . حسین ثابت شعر می خواند . از عرفان می گوید و از ایران .  

می پرسم : آقای ثابت هتل داریوس با این همه مجسمه ، نقش برجسته و تصاویر بزرگ و کوچک ، تخت جمشید کوچک و مدرنی است در دل آبهای خلیج فارس در این هتل دو مورد مد نظر بوده یکی مساله اقتصاد و دیگری مطرح کردن فرهنگ و هنر ایرانی . من با اقتصادش کاری ندارم اما قسمت دوم را نمی دانم که "ثابت" در مطرح کردن هویت ایرانی سیاسی کار است یا عاشق ؟

ثابت : همانطور که خودتان گفتید ساختن هتل دو وجه دارد . یکی سرمایه گزاری و بازدهی آن و دیگری هویت بخشی به یک فرهنگ است . فرهنگ ایرانی

  • ثابت عاشق ایران است یا دیدگاه سیاسی دارد. که البته هر دو به یک سرچشمه بر می گردد . جنبه سیاسی و عشقی به یک فرهنگ ؟

او دفترچه راهنما ی هتل داریوش را که عکسی از 21 سالگی اش را در تخت جمشید در صفحه اول چاپ شده  نشان می دهد و شعری می خواند، میگوید : عشق . عشق ناممکن را ممکن می سازد . من در 21 سالگی گفتم روزی تخت جمشید را می سازم . امروز آن را در قالب یک هتل ساخته ام که یک مقام عالی رتبه اس÷انیا می آید و مقابل آن فرهنگ زانو می زند و آن را ستایش می کند.

ثابت برای اثبات حرفش از گنجینه شعر فارسی به خوبی استفاده می کند . بیشتر نممونه هایی که می دهد عاشقانه و اجتماعی است .

یکی از خبرنگاران از رابطا او با شیراز می پرسد

  • من شیراز را دوست دارم . مردم مهربان و خوش گذرانی دارد . حقا که پایتخت هنری و فرهنگی ایران است . این شهر پتانسیل های بسیار بالایی دارد و باید از این پتانسیل استفاده کرد . من کوه های بابا کوهی را پیاده برای یک طرح توریستی با آقای رجاء ( شهردار وقت شیراز )  طی کرده ام. کارهای بزرگی می شود کرد. اگر واقعا بر اساس یک برنامه ریزی و دیدگاهی وسیع روی شیراز کار شود می توان بودجه مملکت را از راه توریست کسب کرد. قرار بود در شیراز با کاشتن دو ملیون کاج هوای آن را تغییر دهیم و تاسیسات رفاهی و دیداری را در آن بوجود آوریم .
  • می پرسم :

شما که در خارج ایران آدم موفقی هستند چرا پس از موفقیت به ایران توجه کردید ؟

  • هشت سال جنگ را ما نبودیم . جوانان ما جنگیدند و نگذاشتند حتی یک سانتی متر از مملکت از دست برود . ما چه کار کردیم ؟ من امروز آمده ام برای خدمت به ایران ، به فرهنگ ایرانی ، به فرهنگ اسلامی . انتظاری هم ندارم . نمی خواهم حتی یک دسته گل برای من بیاورید . من می خواهم همانطور که جوانان ، ایران را نگاه داشتند من هویت ایران را به جهان بشناسانم . من کلکسیونی شامل 30،000 پروانه که برخی از آنها نسلشان منقرض شده برای ایران خریده ام که می دانم تا سیصد سال دیگر هم سرمایه اولیه اش بر نمی گردد ، اما این پروانه ها در یک موزه می تواند انگیزه ای باشد برای جلب توریست . من حاظرم این مجموعه ی بی نظیر را به ایران تقدیم کنم اما در جایی که با این رنگ ها ، دانش ، نوع زندگی و ارزش آن  ها همامنگی داشته باشد.

می پرسم : من می خواستم بپرسم آیا شما تنها از طریق هتل و هتلداری می خواهید به هویت بخشی و گسترس آن بپردازید یا برنامه های دیگری هم دارید ؟

  • نه . فقط به هتل و هتلداری فکر نمی کنم . شما می بینید که در کیش کنار 7 هتل مطرح و مدرن پارک دلفین ها را ساخته ام . پارکی با وسعت 640000 متر مربع که برای اولین بار در خاورمیانه ساخته شده با مجموعه ای از پرندگان و گیاهان نایاب دنیا و نمایش دلفین هایی که مربیان ایرانی دارند، یا در همین رابطه برای نمایش هزاران ÷رنده از گونه های مختلف بزرگترین قفس دنیا را به ابعاد ( 550 * 400 متر ) مطابق با محیط زیست طبیعی زندگی اشان ساخته ایم . این مجموعه دیدنی از طرف دیگر 2 تا 3 درجه دمای جزیره را پایین آورده است .
  • خبرنگار دیگری می پرسد : طرح برنامه ای برای دریاچه مهارلو در شیراز داشتید . به کجا کشیده شد ؟
  • ثابت : دریاچه مهارلو را نمی دانم کجاست ؟
  • دریاچه نمک
  • ثابت : بله . این دریاچه بسیار شور است . یعنی حدود 55 گرم در لیتر شوری دارد . باید فیلتر هایی اطراف دریاچه زد و آب آن را کشید تا دریاچه خشک شود و بعد آن را جنگل کاری کرد.

یکی از خبرنگارها می گوید : ید موجود در دریاچه نمک تاثیر بسیاری بر مردم شیراز دارد که آنها را آدمی غیر فعال و شاعر مسلک بار می آورد .

  • آقای ثابت من بر می گردم روی هویت ایرانی که شما بیشتر به آن پرداخته اید و آن فرهنگ و هنر قبل از اسلام است . برای بعد از اسلام چکار کردید ؟
  • ثابت : اسلام یک دین برتر است . من نهج البلاغه را حفظ هستم . نهج البلاغه دنیایی از ادب ، فلسفه و ترتیب است . قرآن که جهانی دیگر دارد . ایران قبلا فرهنگ و هنر خودش را داشته و بعد اسلام را پذیزفته چون به فرامین و مقررات آن نیازمند بوده است . حضرت محمد هم انسانی والا بوده که خداوند بر اساس توانایی هایش او را به پیامبری برگزید . او به امر اقتصاد در کنار تعالیم دینی توجه داشت و حج توانست از همان آغاز تا امروز وضعیت مادی و اقتصادی مکه و در نتیجه عربستان را بهبود بخشد . اما ما در ایران تفکر اسلامی را مثلا در مورد زیارت امام رضا انجام ندادیم. اسلام از اشخاص دعوت می کند که به حج بیایند که استطاعت مادی داشته باشند و در نتیجه پول خرج کنند . در حالی که ما زیارت امام رضا را حج فقرا می نامیم و رویش تبلیغ می کنیم .
  • چرا شما که مشهدی هستید رنامه هایی برای مشهد ندارید ؟
  • داشتم و دارم . از سالهای گذشته سعی داشتم کار بزرگی در مشهد انجام دهم . اما برنامه هایم بنا به دلایلی مورد تصویب قرار نگرفت . امروز هم برای فردوسی برنامه دارم . همین امروز با یک آلمانی معدن شناس قرار ملاقات دارم تا بزرگترین سنگ را به مشهد حمل کنیم ، برای ساختن مجسمه فردوسی ، کسی که زبان و هویت ایرانی را زنده نگاه داشت . امیدوارم بتوانم برنامه هایم را برای فردوسی به ÷ایان برسانم و مسئولین در این امر کمک کنند .
  • میانه شما با روزنامه نگاران چگونه است ؟
  • من 700 صفحه خاطره دارم . در آلمان که درس می خواندم برای گذران زندگی روزنامه می فروختم ولی بعد همان روزنامه را خریدم  . از روزنامه نگاری اطلاعی نداشتم . منتقدان من این را مطرح کردند . من بهترین مفسران وخبره های هر بخشی را دور هم جمع کردم و از آنها آموختم و تجربه کسب کردم . اعتقاد دارم تجربه از علم و ثروت بالاتر است .
  • برمیگردیم به شیراز .
  • شیراز در قلب من است . شیراز نماد فرهنگ قبل و بعد از اسلام است . من قدم به قدم شیراز را می شناسم . چند کفش در این راه ÷اره کردم . ریز بینی ها باید از بین برود . من کار کوچک انجام نمی دهم . در صدد راه اندازی یک شرکت هواپیمایی مدرن با 20 هواپیمای پیشرفته هستم که هواپیماهایی که توریست ها را مستقیما از تمام نقاط جهان به شیراز بیاورد.
  • ما یک ملت با پیشینه آریایی و ضریب هوشی بسیار بالا هستیم . در کشور ما تمدن بوده است . هنر از کشور ما بیرون آمده . 720 سال پیش مارکوپولو این را گفته .
  • چرا برنامه هایتان را مطرح نمی کنید .
  • سعی دارم وقتی کار انجام شد در مورد آنها صحبت کنم .
  • حرف آخرتان .
  • وقتی با انگشت به طرف دیگری نشان می روید – توجه کنید که سه انگشت خودتان را نشان می دهد . اول باید تکلیف خودتان را مشخص کنید . عمر دنیا کوتاه است . عشق آن نیست که غم بر در غمخواری برد .

این را در سردر دفتر آلمانم نوشته ام : " حق الناس را دست نزن . مصمم باش . عاشق تصمیمت باش . آن وقت است که محال پا به فرار می گذارد "  برخی می گویند خوب است آدم فقیر باشد اما سالم باشد . اعتقاد دارم آدم باید هم سالم باشد و هم ثروتمند.