بی اعتبار ترین انتظاررا فریاد

 

می خندم

به کوله باری که از گناه به دوش می کشم .

به تولدی در فصل مرگ .

به فریاد خاک  

به حضور بی دلیل زن .

ناگاه ...

 می خزد بر تن برهنه حقیقت

صدای وحشت آور گذر زمان

در این انتظار بی اعتبار.