تو

 

 

اتاق در پی سایه های من حرکت می کنه .

هوا نیمه تاریک شده و من در انتظار حضور تو ساعت را دنبال می کنم .

باد آروم موهام را نوازش می ده  و من را غرق در لذت خودش می کنه

زمان در دستان من مثل یک رویا نابود می شه

آسمان به من پشت می کنه

حریر تنم را به دست باد می دم  و برهنه در این بیابان تسلیم انتقام می شوم ...

مصمم....

در انتظار لمس تنت می مانم

و نا گاه دچار تو می شوم .....

 

 

 

 

 

* دوستان عزیزم می تونید جواب نظراتتون را در قسمت نظر دهی مشاهده کنید .