someone says something

someone says something

someone says something

someone says something

تولد

در تکاپوی این دنیا و دنیا های دگر 

 

یک سال دیگر نیز از سن زمینیم گذشت 

و در نبود این سال ها  چقدر خوب فهمیدم معنای عشق و کامل شدن را 

دوستان عزیزم  

دلم برای همتون تنگ شده

دوستتون دارم به اندازه همه خوبی های وجودتون

بی صدا

از مرگ زمان در فضا 

 

به دنبال صدا 

قرن ها را جستجو کردم 

 

تنها یادگاری بود در فضای پر حجم خیالم 

 

در فضای اتاق 

غرق تنهایی شدم 

 

ودر لحظه ها به خواب رفتم 

 

بیهوده به دنبال کدام لحظه ای؟

سکوت مرگ

35

زنجبز تقدیر سخن از راز تو می گوید ، 

 

نگاه من در انتظار دقیقه های آفتاب ،  

در صدای رنگین حیات تو آشتی کردن را تجربه می کند . 

حضور مرگ ثانیه های هستی را مژده می آورد . 

گل های یاس خاموش هستند . 

قفس غریبی من زیر اندوه باغچه به مرگ نشسته است . 

کودک ها ، بادبادک ها را هوا می کنند ، 

انعکاس شهر در حرکت بادبادک ها ، 

زنجیر وار تقدیر مرا در آسمان تنهایی رها می کند .

گمگشته

33

مرداب نگاهم می لغزد . 

رگ هایم خون را زمزمه می کند.  

زمان در رگ هایم گم می شود . 

و تار و پود وجودم در زیبایی ها برهنه می شود.  

34

نسیمی رقص گونه ، مرا نیایش می کند .  

چرخ می خورم و سبک بر تو می وزم .

تنهایی

31

وقتی دست در دست هم می دهیم ،

خورشید و ماه ،

یکی می شوند .

32

در هجرت تنهایی برگ ،

در پی لبخند تو ، لحظه ها را گم می کنم .

در برکه  عکس خود را 

 در تنهایی  

 به سکوت می نشینم

سال نو بر شما دوستان مهرابانم مبارک

 

 

 

خاک حدیث دیگری آغاز می کند 

و بر مرگ پیروز می شود 

شکوفه ها نوید زندگی جدیدی را بر ترنم باران به انسان هدیه می کنند و من در آغوش این خاک مقدس حضور روئیدن را حس می کنم

من آغاز یک پایانم 

و زندگی را برای شمایانی که زنده اید شاد می خواهم 

و بهار دل انگیز را همراه با نوروز (عید ملی ایرانیان ) تبریک می گویم 

سرشار از شادی ،شور وو شوق باشید. 

همیشه با شما هستم