همه جا تاریک است ... نوری که از چشمانم بیرون می آید تنها چیزی است که حس می کنم . اینجا به مثال جایی است که هیچ گاه خورشیدی را تجربه نکرده است .
زمان می گذرد ...
حال می توانم در این تاریکی خانه ای را ببینم .. بزرک و پر عظمت و همچنان تاریک ...
زمان می گذرد ....
هیچ گاه به اندازه این لحظه شجاع نبوده ام به سمت خانه می روم .....
گویی کسی در را باز گذاشته است ...
وارد می شوم.....
چشمانش را به من دوخنه است .... دهانش نیمه باز است ... در چشمانش می توان انتظار را لمس کرد ....
رنگ صورتش را دوست دارم .. آبی ، خاکستری ... قرمز
به اندازه یک لخظه به او فاصله دارم ...
احساس می کنم پلک می زند ... اطمینان ندارم..... درست نمی بینم ........
سعی می کنم بقیه خانه را نگاه کنم .... نمی توانم ..... گویی با چشمانش مرا در زنجیر خود قرار داده است .....
زمان می گذرد ......
عقب می روم .... خانه کوچکتر از آن است که میدیدم ..... همین یک اتاق ....
یک میز چند صندلی و دیگر هیچ ........
همه چیز از چوب است ...
نمی توانم بیرون بروم ...در باز است ..... نمی دانم دنبال چه چیزی می گردم ....
سعی می کنم از این حس و مکان لذت ببرم .....
زمان می گذرد ......
سلام سحر جونم!
امتحانت چه جالب بوده ها!امیدوارم موفق باش(چشمک)
پستت قشنگ بود مخصوصا تیکه ی این«نمیدانم دنبال چه چیزی میگردم»
آخه این همیشه سوالیه که از خودم میپرسم!
قربونت برم!
بابای فک کنم اولم آره؟؟
راستی نظرت در باره ی آهنگی که تو وبم گذاشتم چیه؟!
مالی فیفتی سنته!50cent
من معنیه آهنگشو خیلی دوس دارم و فقط واس معنیش گذاشتم تو وبم!(چشمک)
به احتمال زیاد گربه داشته بهت می گفته کولر زدی ما رو هم یاد کن (چشمک). خوشحالم که گلهایی مثل شما هنوز قلبشون برای حیوانات می تپه.
..
پست جدیدت هم مثل قبلی ماه بود. اصلا وبلاگت خیلی خفنه. فکر کنم خفن بهترین واژه ای بودکه می شد انتخاب کرد. آخه قشنگ، شاعرانه، بامزه و . . . به وبلاگت نمیاد. یه جوری حسش رو ازش می گیره. همون خفن بهتره (چشمک)
سحر خودتی؟!؟!؟!یعنی واقعا...؟!راستش خیلی دوست دارم سر از کارت در بیارم..آره فضولم بابا چی میگی؟!:) ولی از شوخی گذشته خیلی مواظب خودت باش...یه حسی دارم شبیه نگرانی...!
ای وای گلک هواست کجا بود آخه؟حالا اشکال نداره هر چقدرم عدم تمرکز داشته بودی مطمئنا یه چیزایی نوشتی که استاده بفهمه می دونستی
دلتنگم هستی عزیز دلم
خبر پاس شدنتو حتما بده بهم
نوشتت بی نظیر بود گلک
آفرین مرحبا.
دنیا برای همه چیزو همه کس جا داره.افسوس
سلام
عزیزم قشنگ نوشتی ؟ حرفهای دل خودت رو خوب بازگو کردی
موفق باشی و شاد
قربون اون شکل ماهت بشم.اینقدر خواننده داری که نوشته من کوچک لابه لای نوشته بزرگ ها محو شده.
البته پست جدیدت رو نخونده بودم اما راستش یا خوندنش لحظه عمل چشمام جلوی چشمم آمد.یک لحظه همه جا تاریک شد. مطلق و اون لحظه بود که برای یک ثانیه دنیای تاریکی رو تجربه کردم.
” ترس! انعکاس صدای ثانیهها
در سکوت مبهم سلول مرگ نیست
ترس! پرسه زدن در ایستگاه متروک زندگی
در انتظار شنیدن سوت قطار مرگ نیست
ترس! اضطراب تپش قلب زندهای
در حجم خالی گورستان سرد نیست
ترس! دیدن کرکس در آسمان
از دریچه چشمان تشنه در بیابان نیست
ترس
فکر یک لحظه بی تو بودن
در میان تکتک لحظههای با تو بودن است . “
سحر جان سبک نوشته هات تغییر کرده..امیدوارم مشکلی برات پیش نیومده باشه عزیزم.
سلام
خیلی قشنگ بود :)
. . . .
واقعا زیبا بود هر چی بگم کم گفتم
..:..
به منم سر بزنییی ها
منتظرتم
بای
مهمش اینه که زمان میگذرد...
سلام عزیز دلم .
با اینکه نوشتهات از سطح سواد من به اندازه یک لیسانس بالا تر هست ولی بدون دیوانه وار دوستت دارم .
شوهر مهربانت
سلام
تو که شوهر به این خوبی داری نمی دونم چرا از غم می نویسی...
دلت شاد
سلام دوست عزیز. فقط میتونم بگم زیبا بود. خوشحالم که همچین دوست هنرمندی دارم.
سلام
ممنونم که نظر دادی
راستی قالب جدید مبارک
منم به روزم
فعلا
سلام . .
خوشحالم که از آهنگه خوشت اومده . . .
آره 50cent محشره . . . معرکست . . حرف نداره . . .
خلاصه منم خیلی باش حال میکنم حرفاشو صریح دقیق بی ابهام(چشمک) مثه من میزنه . . .
رپ یعنی این نه اون چرت و پرتایی که دیگران میخونن!
خوب بازم میام بابای
نمی دانم دیدن خودت لذت بخش بوده؟ تجربه اش که برای من پیش نیامده تا خودم را اینگونه از ورای رویاها و کابوس هایم ببینم.
بابا نو که مارو کشتی ازبس فیلتر میشی !!!!
آخه چرا این کارا رو میکنی هان ؟
خوبه حالا دوباره فیلترت کنک؟
مراقب خودت باش !!!!
یه بوس کوچولو ،خدا روی پیشونیت گذاشته.آخه جاش دیده می شه...بدون که خدا همه ی بنده هاشو خیلی دوس داره .حتی بدای مثل منو...
با درود و سلام؛
بسیار خرسندم از اینکه به سرای شما راه یافته ام و بسی استفاده بردم .
فرصت کردید باز هم به بنده سر بزنید.
در مورد تبادل لینک یا لوگو نظرتون را بهم بگین
ومنو از نظرات ارزنده خود بهره مند سازید
با احترام
سلام ،
ممنون که به وبلاگم سر زدى . با تبادل لینک موافقى؟
نوشته هات خیلى جالبه ..
ّاین جمله ت خیلى به احساس من نزدیکه **نمی دانم دنبال چه چیزی می گردم ...** بعضى وقتا همین فکرو میکنم اصلاً بدنبال چى هستم !!! فکر کنم دنبال جوابش میگردم !!!.....
مثه همیشه زیبا بود.
ممنونم که اومدی پیشم
راستی لینکم رو قرار ندادی از کجا منو پیدا می کنی؟!!
ترسناکی، رفیق ...
سلام . مرسی که بازم اومدی و پست تکراری خوندی .
خانه کوچکتر از آن است که میدیدم ...
خوب نوشتی از خیال .
این بار به روزم
salam mehraboon,hanoozam bavaram nemishe ke u hamoon someone ghadimi,vaghean avaz shodi,shad bashi
سلام
سلانه سلانه می رفتم رسیدم به اینجا وبلاگ قشنگتون
منو نگه داشت مطالب زیبایتون خوندم وبرام لذت بخش بود.
موفق باشید
گاه دلباخته آخرین برگ باقی مانده از یک درخت خشکیده ای می شویم که دورتا دورش را درختان پر میوه احاطه کرده است!
زیبا بود
سلام دوست عزیزم
شبت بخیر
ببخشید دیر اومدم
من با اجازه تون شما رو لینک کردم
سلام. خوبی؟ خیلی زیبا بود. ممنونم از حضورت در دفتر عشق. موفق باشی.
چه راحت شکستی و رفتی.....
چه بی خیال آتش زدی....این دل بی درمان را.....
خداوند آنچه را به تو داد دیر دیدی .پس بکوش تا دیر نشده از آن استفاده کن .
سلام
ممنون
سلام رسپینا
خوبی
وبلاگتو لینک کردم
یه کمی دیر شد
امروز امتحانام تموم شد
آخ نمی دونی چه راحت شدم
مرسی که سرزدی و با نظرت خوشحالم کردی. من در کل حامی کل حیوانات هستم. ولی گربه رو بیشتر از بقیه دوست دارم. سگ رو هم خیلی دوست دارم. وبلاگ خوشگل تورو هم خیلی دوست دارم ( چشمک)
هرچند که اینجا به مثال جایی است که هیچ گاه خورشیدی را تجربه نکرده است ولی چشمانت خورشید این تاریکخانه است و نور چشمانت ...
سلام
ممنون از لطف و حضورتون ... نوشته هاتون زیباست ... موفق باشین ... بای
سلام سحر جونم!خوبی؟؟
امتحانت خوب بود؟!
آپ ماپی نمیکنی یکم لذت ببرم؟!
منتظرم بابای
سلام.ممنون که سر زدید.
خیلی نثر زیبایی داری
کاش به جای اینکه در دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی به جای اینکه شعرها و نثر های مضخرف نویسندگان و شاعران فلسطینی! رو در کتاب ها بنویسند,از این نوع نوشته ها بهره میبردند.
سلام
امتحانا وقتی برای فکر کردن برام نمیذاره و نوشتن.
.
.
.
راه درست است. عبور؛ وقتی تاریک است آنچه که می خواهی ببینی خواهی دید. از تاریکی به سمت روشنایی می روی هر چند هنوز همه جا تاریک است اما می توانی ببینی. دم در ایستاده ای در باز است؛ اما روشنایی را کدام سوی این در خواهی یافت. انتخاب سختیست. زمان می گذرد. زمان دارد می گذرد. . .
تاریکی کمک می کنه ببینی . اما باید مراقب باشی که اشتباه نبینی
زمان می گذره ؟ نمی ترسی که بعدش چی پیش می یاد ؟
سلام
قشنگ و زیبا بود
دوست عزیز شما رو لینک کردم
موفق و موید باشید